مقایسه تاثیر ابزارهای آموزشی نوین و سنتی بر سواد خوانداری دانش آموزان دوزبانه ابتدایی

مهارت خواندن یکی از اساسی ترین مهارتهایی است که در مواجه با دانش آموزان دوزبانه به آن پرداخته می شود. این مهارت پایه یادگیری های بعدی را شکل می دهد. رویایی با دانش آموزان دوزبانه ای که در این مهارت با مشکلاتی مواجه بودند، سبب شده است تا بازنگری در استفاده از ابزارهای آموزشی صورت گیرد. این ابزارها به دلیل گستردگی و تنوع روزافزون، نیاز به تحلیل و بررسی دارند. این مقاله با هدف شناخت ابزارهای آموزشی مناسب و به کارگیری موثر آنها در بهبود مهارت خواندن، به بررسی مقایسه ای تاثیر این ابزار ها بر سواد خوانداری دانش آموزان دوزبانه پرداخته است. این مقاله به شیوه کتابخانه ای با ابزار فیش برداری نوشته شده است. یافته ها حاکی از آن است که ابزارهای نوین با ایجاد جذابیت بصری و تعامل بیشتر، در ایجاد انگیزه برای یادگیری سریع تر و علاقه به مطالعه نقش دارند. با این حال ممکن است وابستگی بیش از حد ایجاد کنند و منجر به مشکلات جسمانی نظیر ضعیف شدن بینایی و... شوند. در حالیکه ابزارهای سنتی در انتقال ساختار پایه ای زبان کارآمد تر هستند و دسترسی به آنها نیز بیشتر است، اما معمولا در کلاس هایی با دانش آموزان تک زبانه و دوزبانه، این دانش آموزان از ابزار مناسب آموزشی برخوردار نمی شوند. بنابراین تلفیق هدفمند این دو نوع ابزار به عنوان راهبردی یکپارچه موثرترین راه برای ارتقای پایدار سواد خوانداری شناسایی می شود.

کلیدواژه ها:

سواد خوانداری ، دانش آموز دوزبانه ، ابزار نوین ، ابزار سنتی