تحلیل روانشناختی تجربه موسیقایی عرفانی حالات خلسه، وجد و حال در مواجهه با موسیقی معنوی

این مقاله به بررسی نقش موسیقی عرفانی در ایجاد و تسهیل حالات دگرگون شده آگاهی از منظر روانشناسی می پردازد. با تمرکز بر سه حالت خلسه، وجد و حال، و بهره گیری از نظریه های روانشناسی کلاسیک مانند ویلیام جیمز، آبراهام مزلو و کارل یونگ، مقاله تلاش دارد تا نشان دهد موسیقی چگونه می تواند به عنوان واسطه ای برای تجربه های ژرف معنوی و رهایی از خودمحوری عمل کند. یافته های پژوهش که از طریق تحلیل مضمون، مصاحبه های کیفی و مرور متون عرفانی به دست آمده اند، موید آن است که موسیقی عرفانی نقشی کلیدی در رشد، روانی، کاهش اضطراب و ارتقاء آرامش درونی دارد.

کلیدواژه ها:

موسیقی عرفانی ، روانشناسی ، حالات دگرگون ، خلسه ، وجد ، حال