نقش بدن، حرکت و بداهه در پرفورمنس آرت: مطالعه موردی آثار مارینا آبراموویچ

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 179

فایل این مقاله در 11 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICAHU01_1232

تاریخ نمایه سازی: 7 اردیبهشت 1404

چکیده مقاله:

پرفورمنس معاصر و تماشاگر چهار ستون اصلی، مکان، بدن، زمان و بداهه باشد. گذاری در پرفورمنس آرت می تواند از مولفه های اساسی تاثیر آورندیمیرو به بدن فیزیکی، این ابزارکار یکاوش ناپایداریو هنرمندان برای باشدیآن میمحور مرکزی جسمانی ها کنشوباشند. پاسخی برای این سوال هستیم که نقش بدن، حرکت و بداهه در این مقاله با توجه به اجراهای مارینا آبراموویچ، به دنبا و رویکرد هنرمند در پرفورمنس آرت برای بیان مسائل، چیست. پژوهش حاضر از لحاظ هدف بنیادی است و از لحاظ روش، کیفی است. این پژوهش از نوع توصیفی-های اجرایی که به بررسی مورد باشدیمیمطالب کتابخانه ای گردآوری و یک تحلیلی و "هنرمند حاضر است" و "ریتم صفر" از مارینا آبراموویچ در آن پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان داد: در نظر آبراموویچ اجرا یک آینه است، و بدن بازتابی از انسانیت ما است که در آیینه اجرا متبلور می شود و بیننده را دائما از حضور، آسیب پذیری و مرزهای خود آگاه می کند. بدن مجرای کشف جنسیت، انرژی، زمان، درد، حضور و هویت است. بدن در پرفورمنس آرت با دیدگاه مارینا آبراموویچ نه تنها بدن بازیگر، که در برخی موارد مخاطب نیز به عنوان بدن دیگری، جزئی از اجرا خواهد بود و این بستگی به قدرت پرفورمنس آرتیست و هدفش از اجرا دارد. حرکت نیز همیشه با جابه جایی بدن برابری نمی کند که گاهی بی حرکتی بیشترین نتیجه را در حرکت ابراز می دهد و البته بداهه نیز نه فقط کالم و بازخورد فیزیکی، که می تواند فقط بروزی در نگاه و چشم ها باشد. آنچه بسیار حائز اهمیت است این است که پرفورمنس آرتیست بداند و توانایی این را داشته باشد که تعادل بین نگاه سنتی به اجرا و نگاه جدیدش را برقرار کرده و از آن برای بهتر و مفهومی تر شدن اجرایش بهره ببرد.

نویسندگان

امید قهرمانلو

دانشجوی دکتری فلسفه هنر، دانشکده هنر و معماری، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران

حسین اردلانی

دانشیار گروه فلسفه هنر، دانشکده هنر و معماری، واحد همدان، دانشگاه آزاد اسلامی، همدان، ایران