CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

تحلیل خوانش جریان های معاصر معماری و شهرسازی ایران از آشفتگی سیمای شهری تهران از منظر معرفت شناسی

عنوان مقاله: تحلیل خوانش جریان های معاصر معماری و شهرسازی ایران از آشفتگی سیمای شهری تهران از منظر معرفت شناسی
شناسه ملی مقاله: JR_BAGH-21-139_006
منتشر شده در در سال 1403
مشخصات نویسندگان مقاله:

رضا کسروی - استادیار معماری منظر، دانشکده معماری، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، ایران.

خلاصه مقاله:
بیان مسئله: آشفتگی سیمای شهری تهران، مسئله مورد توافق گروه های مرتبط با نماهای شهری است. اما رجوع به نظرات متخصصان شهری در این موضوع نشان می دهد درباره سیمای مطلوب، توافقی بین صاحبان دانش شهری وجود ندارد. پرسش خوانش جریان های معماری و شهرسازی ایران از آشفتگی سیمای شهری تهران پای در چه معرفت شناسی دارد و برای مدیریت سیمای شهری کدامیک از آنها قابل پذیرش تر است؟ هدف پژوهش: این پژوهش درصدد تحلیل خاستگاه فلسفی کنش های جریان های معماری و شهرسازی ایران در موضوع آشفتگی سیمای شهری تهران است. روش پژوهش: برای پاسخ به پرسش پژوهش، روشی کیفی در دو مرحله و مبتنی بر استدلال منطقی در پیش گرفته شده است. در ابتدا با مطالعات تاریخی کتابخانه ای، مبدا زمانی پیدایش پدیده آشفتگی سیمای شهری تعیین شده است. سپس براساس دسته بندی جریان های فکری معماری و شهرسازی ایران از مبدا بروز آشفتگی، پدیدارشناسی توصیف صاحبان دانش شهری این جریان ها از دلایل اغتشاش سیمای شهری تهران انجام و این نظرات با ویژگی های اندیشه ای آنها مقایسه و به صورت یک دوگانه ارائه شده است. در نهایت با بررسی پایه فلسفی از طریق تعیین معرفت شناسی این دوگانه، به پرسش پژوهش پاسخ شده است. نتیجه گیری: «آشفتگی» در میان متخصصان معماری و شهرسازی، یک اشتراک لفظی است، نه معنایی. تعلق به هر طرف از دوگانه فرم و صفات آن، یا محتوا پای در معرفت شناسی دارد که تبیین نسبت عین و ذهن به لحاظ فلسفی مهمترین بخش آن است. گره خوردن یا نخوردن زیبایی به رابطه عینیت و ذهنیت دو خروجی متفاوت در سیمای شهری دارد. در فرض جدایی، سیمای شهری امری بیرونی است، در آن هندسه محوریت دارد و به نظم قطعی متمایل است لذا مدیریت آن با متخصصان است. طرح جامع تهران خروجی این رویکرد است. اما در فرض درهم تنیدگی عین و ذهن، امری ادراکی و خروجی طبیعی سوژه یا ذهن شهروندان است و زیباسازی آن امری بیرونی و شکل گرا نیست، در نتیجه قابل تفویض به متخصصان نیست. به نظر می رسد این رویکرد از نظر فلسفی قابل دفاع تر از سایر رویکردها است. نظم این رویکرد متناظر با اختیار و وجود پویای انسان، استنباطی، حداقلی و سیال است.

کلمات کلیدی:
منظر شهری, سیمای شهری, تهران, زیبایی, آشفتگی

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/2145165/