اندیشه سیاسی هند باستان؛ بررسی موردی مهابهاراتا، بهاگاوادگیتا، رامایانا
عنوان مقاله: اندیشه سیاسی هند باستان؛ بررسی موردی مهابهاراتا، بهاگاوادگیتا، رامایانا
شناسه ملی مقاله: JR_JSRU-16-47_005
منتشر شده در در سال 1403
شناسه ملی مقاله: JR_JSRU-16-47_005
منتشر شده در در سال 1403
مشخصات نویسندگان مقاله:
محمد تباشیر - فارغ التحصیل دکتری علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس تهران(نویسنده مسئول)
ابوالفضل شکوری - دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس تهران
خلاصه مقاله:
محمد تباشیر - فارغ التحصیل دکتری علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس تهران(نویسنده مسئول)
ابوالفضل شکوری - دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس تهران
آیا می توان از اندیشه سیاسی هند باستان براساس ادبیات اساطیری و حماسی آن سخن گفت؟ این پرسشی است که در مقاله حاضر، بدان پرداخته شده است. به منظور پاسخ به این پرسش، ابتدا بحثی در باب چیستی اندیشه سیاسی و چگونگی فهم آن ارائه شده است. در این تعریف، اندیشه سیاسی، نوعی از اندیشه ورزی معطوف به عمل سیاسی دانسته شده است که از دغدغه انسانی کردن سیاست ازطریق معنوی و مردمی کردن این قلمرو نشئت می گیرد. این اندیشه ورزی، پنج مرحله بحران شناسی، علت شناسی، دلالت آرمان شهری، دلالت هنجاری و دلالت انتقادی را طی می کند. بازخوانی ادبیات اساطیری حماسی هند باستان از این منظر نشان دهنده این واقعیت است که عمل سیاسی در هند باستان بعد از به افراط وتفریط کشیده شدن، به شکل گیری اندیشه سیاسی منتهی شده است. این اندیشه سیاسی نیز بعد از عبور از نظریه افراطی حاکم حکیم، به تعادل گراییده است و کامل ترین شکل خود را در قسمت نهایی ادبیات حماسی هند باستان به نمایش گذاشته است. فهم و از آن خود کردن این نظریه سیاسی می تواند به انسان مدرن در گذر از هرگونه بنیادگرایی و بنیادستیزی معرفتی و سیاسی کمک کند. روش تحقیق مقاله حاضر، تحلیل و توصیف سه اثر مهابهاراتا، بهاگاوادگیتا و رامایانا، با استفاده از ابزار کتابخانه ای است.
کلمات کلیدی: اندیشه سیاسی, ادبیات حماسی هندباستان, حاکم حکیم, عمل سیاسی, نیایش
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/2132140/