اشباع شدگی رسانه بر اساس مطالعه موردی روزنامه همشهری و قطبی شدنفرهنگ تحت تاثیرمسائل رسانه

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 152

فایل این مقاله در 37 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

CONFART01_033

تاریخ نمایه سازی: 15 آبان 1403

چکیده مقاله:

در این پژوهش با همکاری آقای دکتر مشاری مدیر محترم گروه مجلات همشهری در زمان مدیریتشان، با استفاده از روشعلمی تحلیل محتوا، ۲۵ شماره مجله همشهری جوان مورد بررسی قرار گرفتند تا جهت گیری این مجله نسبت به موضوعاتیمانند سبک زندگی و گفتمان انقلاب اسلامی آشکار شود. براساس بازار مطبوعاتی این نشریه جوانان بسیاری از این نشریهاستقبال کرده اند. نکته قابل توجه آنکه این نشریه زمانی مورد تحلیل قرار گرفت که جامعه ایرانی در حوزه جوانان دروضعیت قطبی شدن بود. در سیاستگذاری رسانه همشهری مسئله در وضعیت قطبی شدن به درستی شناسایی شده بود وبازنمایی درستی نسبت به بازگویی مسائل وجود داشت اما رویکرد اصلی در جهت گیری خنثی بودن بود. یعنی نقدغیرمستقیم حاکمیت و به خصو دولت در قالب تکنیک های متنی. به عبارتی بر اساس " مطالعات فرهنگی، با توجه بهفرهنگ سطح ، ظاهر و سبک یعنی ظاهر مسائل و سرگرم کننده بودن آنها به بهای از میان رفتن محتوا، جوهر و معنی آنهامورد تاکید قرار می گیرند. " (استریناتی، ۱۳۸۴ ، ۲۹۵ ) آنچه در این رسانه مورد توجه قرار می گیرد پدیده اشباع شدگیرسانه است. اشباع شدگی که برای آنکه مخاطبان خود را در وضعیتش وفادار نگاه دارد . رویکرد و جهت گیری این رسانهنسبت به مسئله مزبور خنثی است. فعالانه طرح ندارد بلکه مسئله شناسی دارد اما رویکرد آن واگویی آن چه هست میباشد. در نتیجه پدیده اشباع شدگی رسانه ، رویکرد این نشریه خنثی است و تکنیک های متنی طنز را به جای محتوا استفادهکرده است که این مسئله یعنی این که سبک دارای جوهر در تنظیم یادداشت - خبر- مصاحبه و .... وجوود نداشته است.در نظر متفکران حوزه فرهنگ این همان واگویی فرهنگ و جامعه است که به معنای نگاه انعکاسی صرف نیست بلکه ایننگاه انعکاسی یعنی مرز جامعه با فرهنگ از بین رفته و مجموعه رسانه در انعکاس این وضعیت با توجه به اشباع شدگیرویکرد خنثی به خود گرفته است .به عبارتی، از حیث مطالعات فرهنگی در اینجا نقد فرهنگی وجود ندارد و به نظرفردریک جیمسون در ناخودآگاه اجتماعی هویت اجتماعی مرزهای سنتی را که رسانه ایجاد می کرده در نوردیده و هویتهای رقیب ناسازگار سربر آورده اند . جیمسون آن را تحت عنوان "متنی شدن پدیدارها "می نامد. و این نوع نگاه مخالفعمق گرایی و الگوهای عمق گراست و فرارشته است . (براویت؛ ۱۳۸۵ ، ۱۹ ) این رویکرد فرارشته ای و مخالف الگوهایعمق گرا در دوران واکاوی" متن در دوران گسست" کاربرد دارد

نویسندگان

پریسا امیری فرد

دانش آموخته دانشگاه تهران و هیئت علمی دانشگاه پیام نور، ایران. تهران

محمد مشاری

هیات علمی دانشگاه تهران