چیستی و
ماهیت مرگ سر رشته ی دراز دارد و اندیشه ی اسرار آشکار و نهان آن از زمان خلقت آدم تا کنون ذهن اندیشمندان وشاعران بسیاری را از هر جای این عالم خاکی به تکاپو وا داشته است. با گذشت هزاران سال هنوز هم پرده ای از ابهام اساس وماهیت این پدیده را پوشانده است. اندیشمندان در نقاط جغرافیایی و مذاهب مختلف دیدگاه های جالب و متفاوتی در باره ی آندارند. بررسی دیدگاه هر یک از اندیشمندان در باره مرگ، پرده از حقایق بسیاری برمی دارد. در این جستار کوشیده ایم با رویکردپژوهشی بصورت منطقی و بی طرف واقعیت هایی را در مورد مرگ و هم چنین با بررسی دیدگاه
مهستی گنجوی (بانوی شاعرایرانی) نمایان سازیم. اندیشه ی مهستی در باب این پژوهش به این موضوع اشاره دارد که به راستی مفهوم طبیعی مرگچیست؟... گاهی با حالت نا امیدی بیان میکند که آب
اجل از گلوی همه گذر خواهد کرد و گاهی می گوید؛ آدمی مدام در حالتغییر و گذر است پس تا میتوانی پر شور و نشاط زندگی کن. و گاه از راز آلود بودن مرگ و بعد روحانی سخن به میان می آورد وچهره ی عالم پس از مرگ و
رستاخیز را به رشته ی قلم درمی آورد.