تاثیر تمرینات عضلات کف لگن بر بی اختیاری ادرار و اوقات فراغت زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 54

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_REHA-25-3_004

تاریخ نمایه سازی: 10 شهریور 1403

چکیده مقاله:

هدف: این مطالعه به بررسی تاثیر تمرینات عضلات کف لگن بر بی اختیاری ادرار و اوقات فراغت زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس پرداخته است. مواد و روش ها: نوع مطالعه کارآزمایی نیمه تجربی بود و شرکت کنندگان تحقیق شامل ۱۵ زن مبتلا به ام اس بودند که در مقیاس EDSS در مراحل ۷ یا کمتر قرار داشتند. این شرکت کنندگان به طور در دسترس برای گروه مداخله انتخاب شدند. شرکت کنندگان دستورالعمل یک برنامه تمرینات ساختاری عضلات کف لگن را دریافت نمودند. ارزیابی ها در دو مرحله پیش و بعد از مداخله انجام شد. از پرسشنامه های (ICIQ-UI SF)، اوقات فراغت بیماران ام اس و مقیاس شدت خستگی در مطالعه بکار گرفته شد. از آزمون ویلکاکسون برای بررسی تاثیر مداخله استفاده گردید. نتایج: یافته ها نشان داده است که تمرینات عضلات کف لگن، تاثیر قابل توجهی در کاهش بی اختیاری ادرار (۰/۰۰۷p=) و افزایش فعالیت های تفریحی (۰/۰۰۳p=) در زنان مبتلا به ام اس داشته است. با این حال، این تمرینات تاثیر قابل توجهی در سطح خستگی شرکت کنندگان در مطالعه نداشته است. نتیجه گیری: پیامدهای پژوهش نشان داد که تمرینات کف لگن به طور موثری عارضه ی بی اختیاری ادرار را کاهش داده و فعالیت های تفریحی را در زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس افزایش می دهد. این نتایج اهمیت یک برنامه ی تمرینی متمرکز بر عضلات کف لگن در مداخلات این جمعیت بیماران را نشان می دهد و به متخصصین بهداشت و افرادی که بهبود کیفیت زندگی خود را می طلبند، نکاتی ارزشمندی ارائه می کند. انجام تحقیقات و پیاده سازی بیشتر تمرینات کف لگنی به عنوان بخشی از راهبردهای جامع مراقبتی ضروری است تا به منظور بهینه سازی سلامتی زنان مبتلا به ام اس اقدامات لازم صورت گیرد.

نویسندگان

Seyed Mohammad Sadegh Hosseini

Department of Occupational Therapy, Faculty of Rehabilitation Sciences, Hamadan University of Medical Sciences, Hamadan, Iran.

Mohammad Hadi Rostami

Department of Occupational Therapy, Faculty of Rehabilitation Sciences, Hamadan University of Medical Sciences, Hamadan, Iran.

Mahsa Bakhtiari

Department of Occupational Therapy, Faculty of Rehabilitation Sciences, Hamadan University of Medical Sciences, Hamadan, Iran.

Alireza Soltanian

Department of Biostatistics and Epidemiology, School of Public Health, Hamadan University of Medical Sciences, Hamadan, Iran.

Sahar Nurani Gharaborghe

Department of Occupational Therapy, Faculty of Rehabilitation Sciences, Hamadan University of Medical Sciences, Hamadan, Iran.