بررسی رابطه بین انزواطلبی با سازگاری اجتماعی میان مادران با و بدون فرزند دارای ناتوانی هوشی تحولی
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 59
فایل این مقاله در 9 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
PSYEDUCON01_0473
تاریخ نمایه سازی: 24 مرداد 1403
چکیده مقاله:
سازگاری اجتماعی و روانشناختی، فرآیندی مستمر نسبت به محیط و در عین حال تغییر دادن آن به گونه ای سالم و موثر است. در تعریف دیگری از سازگاری آن را حالت تعادل بین ارگانیسم و محیط تعریف می کنند که در آن تمام نیازها برآورده شده و تمام اعمال ارگانیسمی به راحتی صورت می پذیرد. در واقع این مفهوم را دارد که که افراد یا گروهها، رفتار خود را بتدریج و یا از روی عمد یا غیرعمد تعدیل میکنند تا با فرهنگ موجود سازگار شوند. مانند رعایت عادتها، عرف و تقلید. به عبارتی سازگاری واکنشهایی است که شخص برای رعایت محیط اجتماعی از خود نشان میدهد و آنها را به علت هماهنگیشان با معیارهای اجتماعی و پذیرفتهشدنشان از طرف آن، اساس رفتار خود قرار میدهد. انزوا طلبی نیز به معنی تنهایی و گوشه گیری است. فرد گوشه گیر چون مشکلاتش را نمی تواند در عالم واقعیت حل کند، به تخیل فرومی رود و به خیالبافی می پردازد، بی هدف است و نمی داند چه باید بکند و برای آینده اش چه طرحی بریزد.هدف تحقیق حاضر تعیین رابطه بین انزواطلبی با سازگاری اجتماعی میان مادران با و بدون فرزند دارای ناتوانی هوشی تحولی می باشد. در این راستا، فرضیه ای به عنوان " بین انزواطلبی با سازگاری اجتماعی میان مادران با و بدون فرزند دارای ناتوانی هوشی تحولی ارتباط وجود دارد. " تدوین گردید. جهت جمع آوری داده ها، ابزار پرسشنامه میان نمونه آماری توزیع گردید. روابط با استفاده از آزمون مناسب مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری تحقیق حاضر را مادران با و بدون فرزند ناتوانی هوشی تحولی شهر تهران تشکیل دادند. با توجه به اینکه جامعه آماری نامحدود می باشد با توجه به مراجعه به مراکز مشاوره در دسترس، تعداد ۸۰ مادر عادی و ۸۰ مادر دارای فزند دارای ناتوانی در دسترس بودند که همگی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و پرسشنامه های پژوهش میان این افراد توزیع گردید. بر این اساس و با کمک تحلیل های آماری انجام شده، فرضیه پژوهش مورد تایید قرار گرفت و بر اساس آن پیشنهاداتی ارائه گردید.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
معصومه وروانی فراهانی
دانش آموخته کارشناسی ارشد روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز