صدراله باقری ششکل - کارشناس ارشد تحقیقات آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن
مراد رضائی دیزگاه - دکترای مدیریت منابع انسانی و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت

هدف از این پژوهش، بررسی رابطه هوش معنوی با اخلاق کار کارکنان آموزش و پرورش استان گیلانمی باشد و فرضیه اصلی تحقیق عبارت است از این که، بین هوش معنوی و اخلاق کار کارکنان آموزش وپرورش استان گیلان رابطه وجود دارد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان رسمی ادارات آموزش وپرورش استان گیلان تشکیل داده اند که تعداد این افراد در مجموع ۱۱۹۰ نفر می باشد. حجم نمونه طبقجدول مورگان ۲۸۷ نفر در نظر گرفه شده است که به روش نمونه گیری خوشه ای انجام شده است. روشاین پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی و ابزار جمع آوری اطلاعات، دو پرسشنامه هوش معنویکینگ (۲۰۰۸) [با آلفای کرونباخ ۹۶/۷ درصد] و اخلاق کارپتی (۱۹۹۰) [با آلفای کرونباخ ۹۷/۴ درصد] است. یافته های حاصل از تحلیل داده ها از طریق همبستگی پیرسوون، نشان داده است که شدت همبستگی بین هوش معنوی با توجه به مولفه های (تفکر انتقادی وجودی، تولیود معنی شخصی، آگاهی و توسعه حالت آگاهی) با اخلاق کار در سطح معنی داری کوچکتر از پنج صدم (Sig<۰/۰۵)؛ ۶۴/۳+ درصد می باشد. یعنی با توجه به نتایج به دست آمده از این تحقیق معلوم می شود که بین هوش معنوی و اخلاق کار کارکنان آموزش و پرورش استان گیلان رابطه معنادار و مستقیمی وجود دارد.

هوش، معنویت، هوش معنوی، اخلاق کار، کارکنان آموزش و پرورش