سارا درویشی - .

این مقاله به بررسی رابطه گرایش جوانان در انتخاب الگوهای حجاب از دیدگاه های نظریه های اجتماعی، روان شناختی و رسانه ای پرداخته است. در این تحقیق، از روش توصیفی-تحلیلی برای جمع آوری و تحلیل داده ها استفاده شده است. نظریه های مورد بررسی شامل نظریه یادگیری اجتماعی، نظریه هویت اجتماعی، نظریه فشار همسالان، نظریه شناختی-رفتاری، نظریه نیازهای مازلو، و نظریه خودتعیین گری هستند که هرکدام به نحوه تاثیرگذاری بر نگرش و انتخاب های جوانان درباره حجاب پرداخته اند.نتایج تحقیق نشان می دهند که عوامل اجتماعی مانند تاثیر خانواده، همسالان و جامعه، همچنین عوامل روان شناختی از جمله اعتقادات و باورها، نقش مهمی در تشکیل نگرش ها و انتخاب های جوانان درباره حجاب ایفا می کنند. همچنین، رسانه ها و محتوای آن ها نیز بر نگرش و رفتار جوانان تاثیرگذار هستند که نظریه هایی همچون نظریه کاشت و نظریه استفاده و رضایت مندی به تحلیل این تاثیرات پرداخته اند.به طور کلی، مطالعه حاضر به نتیجه می رسد که برای ترویج فرهنگ حجاب در جامعه، لازم است تا سیاست گذاران و فرهنگیان با همکاری و هماهنگی بیشتر، برنامه هایی مناسب و جامع برای آگاه سازی جوانان از ارزش ها و فلسفه حجاب ارائه دهند. این برنامه ها باید به افزایش آگاهی جوانان، تقویت هویت اجتماعی مبتنی بر ارزش های دینی و فرهنگی، و ایجاد فضاهای حمایتی و دوستانه برای آن ها کمک کنند تا با انتخاب های آگاهانه و متناسب با باورهای خود، به سمت انتخاب الگوهای حجاب بیان شوند.

گرایش جوانان، حجاب، نظریه های اجتماعی، نظریه های روان شناختی، رسانه ها