عباس اصیل - کارشناسی ارشد مکانیک سنگ، دانشکده مهندسی معدن و متالورژی، دانشگاه یزد
علیرضا یاراحمدی بافقی - دانشیار دانشکده مهندسی معدن و متالورژی، دانشگاه یزد
محسن محبی - استادیار دانشکده مهندسی عمران و مواد، دانشگاه شیراز
حسین مرتضی رتکی - کارشناسی ارشد مکانیک سنگ، دانشکده مهندسی معدن و متالورژی، دانشگاه یزد، یزد، ایران

توده های سنگی در طبیعت دارای ناپیوستگی های متعددی هستند. بنابراین توده سنگ یک سیستمناپیوسته محسوب می شود و برای مدلسازی باید از روش های ناپیوستار استفاده گردید. اما هموارهدر مدلسازی های بزرگ مقیاس، وجود ناپیوستگی های بسیار زیاد باعث افزایش حجم محاسباتی مدلو گاها مدل ساخته شده را غیرقابل حل می کند. از طرفی ساخت مدل پیوستار با نتایج آزمایشگاهی وبرداشت ها نتایج غیرواقعی به همراه داشته است. یکی از مباحث مهم بعد از عملیات درزه نگاری،پیوستار یا ناپیوستار بودن منطقه است. روش های مورد استفاده در تحلیل پایداری در محیطپیوستار، روش المان های محدود (FEM) ، روش المان های تفاضلی (FDM) و روش المان هایمرزی (BEM) است و روش های مورد استفاده در تحلیل پایداری در محیط ناپیوستار، روش تحلیلتغییر شکل های ناپیوسته (DDA) و روش المانهای گسسته (DEM) است. خصوصیات منحصربه فرد معدن سه چاهون و ناپیوستگی های زیاد در محدوده معدن، منطقه را به محیط پیوستار تبدیلمیکند. اولین دلیل پیوستار بودن معدن سه چاهون آنومالی XI تمرکز درزه ها در دو طرف گسلیکسان بوده و گسل های منطقه جابه جایی نداشته اند. دومین دلیل درصد تجمع درزه ها از ۳ درصدکمتر است، سومین دلیل k Fisher پایین و توزیع درزه ها پراکنده و نوع درزه همه جا حاضر است وچهارمین دلیل فاکتور پیوستگی پالمستروم از ۳۰ بیشتر است.

معدن سه چاهون آنومالی XI ، درزه داری، محیط پیوستار و ناپیوستار، روشپالمستروم