مهدی شریعتمداری - کارشناسی ارشد روانشناسی صنعتی و سازمانی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، تهران، ایران
مریم دروا - استادیار گروه مدیریت آموزشی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران

پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل ساختاری خرد کارکنان بر اساس اخلاق حرفهای با نقش میانجی کیفیت تصمیمگیری در سال ۱۴۰۰ انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان شرکت سنگ آهنگ گوهرزمین در سال ۱۴۰۰ در شهر سیرجان و تهران که مجموع آنها ۷۰۰ نفر میباشد، است. با توجه به اینکه روش پژوهش حاضر، همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری است با استفاده از دیدگاه تاباچنیک و فیدل (۲۰۰۱) تعداد ۳۰۰ نفر برای نمونه به دست آمد که با توجه به ریزش احتمالی نمونه، نهایتا نمونهای با تعداد ۳۵۰ نفر در نظر گرفته شد که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. این پژوهش از نظر هدف کاربردی؛ به لحاظ نوع داده کمی است و با استفاده از روش پژوهش همبستگی و الگویابی معادلات ساختاری انجام شد. اطلاعات اصلی این پژوهش با استفاده از پرسشنامه های خرد آردلت (۲۰۰۳)، پرسشنامه اخلاق حرفه ای فتحی (۱۳۹۶) و پرسشنامه کیفیت تصمیم گیری اسکات و بروس (۱۹۹۵) بدست آمد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (شاخصهای مرکزی، پراکندگی) و آمار استنباطی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار SPSS و Smart PLS استفاده شد. نتایج پژوهش از طریق آزمون همبستگی و مدلسازی معادلات ساختاری، حاکی از آن بود که مدل ساختاری خرد کارکنان بر اساس اخلاق حرفهای با نقش میانجی کیفیت تصمیمگیری از برازش مناسبی برخوردار است. نتایج نشان داد که کیفیت تصمیمگیری در رابطه بین خرد کارکنان و اخلاق حرفهای، نقش میانجی دارد. همچنین نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که میان خرد و کیفیت تصمیمگیری، و همچنین میان اخلاق حرفه ای و کیفیتتصمیمگیری رابطه معنادار وجود دارد.

خرد، اخلاق حرفه ای، کیفیت تصمیمگیری، شرکت سنگ آهک گوهرزمین