CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

انسان شناسی استعلایی کانت

عنوان مقاله: انسان شناسی استعلایی کانت
شناسه ملی مقاله: JR_WPH-19-75_006
منتشر شده در در سال 1402
مشخصات نویسندگان مقاله:

سمیه رفیقی - دانش آموخته دکتری فلسفه دانشگاه تبریز، ایران
ذوالفقار همتی - استادیار گروه پژوهشی فلسفه، موسسه سه علامه، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران

خلاصه مقاله:
بی­تردید مسئله انسان و شناخت ماهیت او از دغدغه­های اصلی کانت محسوب می­شود. این دغدغه، پیش از آن­که کانت نگارش فلسفه انتقادی خود را شروع کند، او را به تحقیق در موضوعات مرتبط با ماهیت انسان سوق داد و سرانجام باعث شد تا او انسان­شناسی را پاسخ­گوی سوالات اصلی فلسفه در نظر بگیرد. کانت میان دو نوع پژوهش در باب ماهیت انسان تمایز قائل می­شود: پژوهش پراگماتیکی که در «انسان­شناسی از منظر پراگماتیکی» خود درباره آن صحبت می­کند و پژوهش استعلایی که با عنوان «انسان­شناسی استعلایی» از آن یاد می­کند؛ اصطلاحی که آن را در هیچ کدام از آثار خود توضیح نداده است، اما منظور کانت از این اصطلاح چیست و ذیل این مفهوم درباره انسان چه ­می­گوید؟ در این مقاله درصدد هستیم تا با بررسی دو وجه این اصطلاح، یعنی انسان­شناسی و استعلایی، نه تنها منظور کانت از این اصطلاح را تبیین کنیم، بلکه تعریفی که از این طریق، از انسان به دست می­آید، روشن نماییم. این مطالعه نشان می­دهد که کانت در ذیل انسان­شناسی استعلایی با استفاده از پژوهش استعلایی، قوای ذهنی انسان را به نحو پیشینی بررسی کرده و می­کوشد تا او را از درون بشناسد. بر این اساس، از منظر او اولا، انسان چیزی جز مبدا قوانین طبیعت نیست و آنچه می­تواند بشناسد، قوانین بنیادین طبیعت است. ثانیا، آنچه باید انجام دهد، تبعیت از قانون اخلاق است که توسط عقل خودش بر او تحمیل می­شود و درنهایت آنچه می­تواند بدان امید داشته باشد جز این نیست که می­تواند از طریق قانون اخلاقی اهداف خود را در جهان طبیعی تحقق بخشد و آن را به جهان اخلاقی تبدیل کند.

کلمات کلیدی:
انسان, استعلایی, شناخت, اراده, احساس

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1895953/