CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

کهن الگوی «سایه» در رمان روز و شب یوسف، اثر محمود دولت آبادی

عنوان مقاله: کهن الگوی «سایه» در رمان روز و شب یوسف، اثر محمود دولت آبادی
شناسه ملی مقاله: JR_JCUP-7-1_023
منتشر شده در در سال 1402
مشخصات نویسندگان مقاله:

مسعود فرهمندفر - استادیار، گروه زبان انگلیسی، دانشکده ادبیات فارسی و زبان های خارجی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران.
عبدالرسول شاکری - استادیار، گروه ادبیات فارسی ، پژوهشکده تحقیق و توسعه علوم انسانی «سمت»، تهران، ایران.

خلاصه مقاله:
مقاله حاضر به بررسی رمان روز و شب یوسف به قلم محمود دولت آبادی می پردازد و می کوشد با کاربست آراء کارل گوستاو یونگ در باب ناخودآگاه جمعی و کهن الگوها خوانشی متفاوت از این رمان به دست دهد. در اندیشه یونگ، ناخودآگاه جمعی منبع انرژی روانی و مخزن تمامی خاطرات بشر است، و کهن الگوها نیز ساختارهای ذهنی جهان شمولی هستند که درکشان از رهگذر تفسیر نمادین رویاها، وهم و خیال ها، اسطوره ها و آیین و سنن حاصل می شود. یکی از مهم ترین این کهن الگوها «سایه» است که از نظر یونگ بعد اهریمنی و به اصطلاح نیمه تاریک وجود به حساب می آید. این سایه همزاد فرد است و زمانی فرد به تعادل روانی و تکامل فرایند فردانیت می رسد که این سایه را در وجود خویش تصدیق و ادغام کند. اما یوسف (شخصیت اصلی در رمان دولت آبادی) راه انکار را پیش می گیرد و با فرافکنی ترس و تشویش هایش، کم کم به جایی می رسد که تشخیص توهم از واقعیت برای او دشوار می شود. بنابراین، رودررو شدن با سایه گرچه دشوار و شاید هم هولناک باشد، مرحله ای ضروری در مسیر بلوغ ذهنی و روانی است.

کلمات کلیدی:
یونگ, ناخودآگاه جمعی, کهن الگو, سایه, دولت آبادی

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1894590/