CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

نقد معرفت شناختی دیدگاه دانش/ قدرت در جغرافیای سیاسی و ژیوپلیتیک

عنوان مقاله: نقد معرفت شناختی دیدگاه دانش/ قدرت در جغرافیای سیاسی و ژیوپلیتیک
شناسه ملی مقاله: JR_IAG-15-55_007
منتشر شده در در سال 1398
مشخصات نویسندگان مقاله:

mahmood vasegh - استادیار جغرافیای سیاسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
ahad mohamadi - گروه جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران

خلاصه مقاله:
نسبت دانش(جغرافیا) با ارزش(قدرت) یکی از بحث­های مهم فلسه علم می­باشد، در این زمینه به عقیده غالب فیلسوفان علوم اجتماعی، از دیدگاه منطقی، هیچ­گونه ارتباط تولیدی میان گزاره­های مربوط به پدیدارهای عینی و حقیقی(هست­ها) با گزاره­ها و قضایای ارزشی و اعتباری(بایدها) وجود ندارد و واقعیت­ها دربردارنده عناصر ارزشی نیستند و در ذات خود فارغ از تعلقات افراد می­باشند اما در عین حال، دانش و عینیت در محیط بیرونی و در عمل، نسبتی وثیق با ارزش­ها و تعلقات دارند. در مقابل عده­ای از جمله اصحاب مکاتب انتقادی معتقدند که میان معرفت و ارزش­های انسان چنان آمیختگی و وابستگی وجود دارد که اساسا وجود دانش عینی فارغ از تعلقات، ناممکن است. در این راستا کسانی همچون ویتفوگل و اتوا جغرافیا و ژئوپلیتیک را مجموعه­ای از «دانش/ قدرت» و ایدئولوژی طبقه بورژوا و بلکه جغرافیا را تولید قدرت می­دانند. در این مقاله با آوردن گزاره­های متعددی از جغرافیای انسانی و طبیعی نشان داده شد که هستی­شناسی، معرفت­شناسی و روش­شناسی علم جغرافیا فارغ از ارزش­ها می­باشد اما در مرحله کاربرد، این علم می­تواند در خدمت قدرت­ها و ایدئولوژی­ها قرار بگیرد. بنابراین، مدعای اندیشمندان مکاتب انتقادی مبنی بر مسبوقیت دانش به ارزش­ها ناشی از خلط میان «نظر و عمل» یا «معنا و کاربرد» است و ایشان با خلط میان «معنای دانش با کاربرد دانش» این دو امر را یکی انگاشته و از این رو معتقدند که دانش و معرفت در ذات خود با اهداف عملی و کاربردی آمیخته و اساسا دانش بی­طرف و غیرمسبوق به اهداف و جهت­گیری­های کاربردی و ارزشی وجود ندارد.

کلمات کلیدی:
دانش, ارزش, ایدئولوژی, جغرافیای سیاسی

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1814609/