CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

گزارشی از یک گفت وگو کریم اله گریست؛ ولی بعد کاریکریماتورهایش را خواند و با هم خندیدیم

عنوان مقاله: گزارشی از یک گفت وگو کریم اله گریست؛ ولی بعد کاریکریماتورهایش را خواند و با هم خندیدیم
شناسه ملی مقاله: JR_MRDM-8-31_013
منتشر شده در در سال 1402
مشخصات نویسندگان مقاله:

رحمت اله رجائی - روزنامه نگار و پژوهشگر تاریخ و فرهنگ سرزمین گرگان

خلاصه مقاله:
کریم اله قائمی در این مصاحبه ابتدا از تولد خود در سال ۱۳۱۸ در یک خانواده کشاورز و پرجمعیت (۶پسر و۴دختر) واقع در روستای بالاجاده شهرستان کردکوی گفت و ضمن بیان زندگی خود افزود: «اگر چه من علاقمند بودم مثل بچه های دیگر دنبال کشاورزی از جمله شالیکاری بروم ولی پدرم (صفرعلی) نمی گذاشت و می گفت تو نباید بروی» از این رو او را به دبستان ابتدایی روستا فرستاد، مدرسه ای که یکی از معلمین آن محمدعلی شهریاری بود. مردی که در تشویق بچه ها برای تحصیل، عمران و آبادانی بالاجاده نقش بسیار داشت. او از نقش آقای شهریاری در تاسیس درمانگاه، لوله کشی آب آشامیدنی گفت که چگونه اهالی را برای کندن زمین جهت لوله کشی بسیج کرد و آن چنان سریع کار کردند که موجب تعجب مسئولین شد! کریم اله در این مصاحبه از روستای بالاجاده گفت، از تاریخ و هویت آن که وی و دیگر برادرانش آن را در کتاب سورم سرا به نگارش در آوردند، از سخت کوشی مردمش و کمبود زمین که زمینه را برای مهاجرت اهالی فراهم کرد.

کلمات کلیدی:
کریم اله قائمی، تاریخ شفاهی استرآباد

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1791541/