واکاوی مولفه های پایداری در کتاب «دیدم که جانم می رود» اثر حمید داودآبادی

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 206

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_HISS-4-52_039

تاریخ نمایه سازی: 19 مهر 1402

چکیده مقاله:

پس از پیروزی انقلاب اسلامی جنگ هشت ساله ایران و عراق را می توان مهم ترین رویداد تاریخی معاصر ایران دانست. در حالی که کشور تازه از دست حکومتی نالایق و فاسد آزاد شده بود و نیاز به بازسازی و جانی دوباره داشت در این میان با حمله عراق به ایران زخمی تازه بر جان کشور گذاشته شد. جنگی که به واسطه کمک های کشورهای غربی و تجهیز ارتش عراق به پیشرفته ترین سلاح های جنگی و شیمیایی به جنگی تمام عیار مبدل گشت. از انجا که کشور تحت سخت ترین تحریم ها جهانی قرار گرفته بود این جنگ سبب بسیج کامل نیروهای نظامی و مردمی و جنگ با دشمن با تمام قوای نظامی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی گشت. در حین جنگ و سال های پس از ان بسیاری از شعرا، نویسندگان، روزنامه نگاران و. . . هر کدام به نوعی به روایت این واقعه مهم تاریخی پرداختند. در این میان وجود شاخه ای از ادبیات با عنوان ادبیات پایداری کمک شایانی به افراد دغدغه مند در جهت جاودانگی حماسه ها، شهدا، دردها و رنج هایی که جنگ ارمغان اورد ان بود کرد. این ادبیات در پی ان است که با گزارش لحظه به لحظه جنگ و شرح تمام جنایات دشمن و اشک و لبخند ها از وقایع و لحظاتی که در دل تاریخ در حال مدفون شدن هستند پرده بردارد. در پژوهش حاضر، ضمن ارائه تمامی تعاریف پیرامون ادبیات پایداری، با استفاده از روش تحلیلی، توصیفی به بررسی و تحلیل و طبقه بندی مولفه های پایداری در کتاب دیدم که جانم می رود اثر حمید داود ابادی می پردازیم.

نویسندگان

الهام ملکیان

دانش آموخته کارشناسی ارشد دانشگاه شاهد تهران

احمد فروزانفر

دانشیار دانشگاه شاهد تهران