سبک روایی مجموعه داستان کوتاه یکی بود یکی نبود اثر محمدعلی جمالزاده (با تکیه بر نظریه ژپ لینت ولت)
محل انتشار: پژوهشنامه ادبیات داستانی، دوره: 2، شماره: 3
سال انتشار: 1392
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 379
فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_RPRAZI-2-3_004
تاریخ نمایه سازی: 7 شهریور 1402
چکیده مقاله:
چکیده: داستان کوتاه، روایت به نسبت کوتاه خلاقهای است که نوعا سر و کارش با گروه محدودی از شخصیتهاست که غالبا در عمل منفردی شرکت دارند و از طریق وحدت تاثیر بر آفرینش حال و هوا تمرکز میکنند. یکی بود یکی نبود، اولین مجموعه داستان کوتاه در ایران است که به شیوه داستاننویسی نوین به رشته تحریر در آمده است. نگاهی به ساختار این اثر نشان میدهد که نویسنده با استفاده از شگردهای بسیار ابتدایی و ساده، این داستانها را خلق کرده است؛ تا جاییکه هیچگونه ابداعی از حیث ساختار پنج داستان منتخب به چشم نمیخورد. برای تحلیل شیوه روایی مجموعه یکی بود یکی نبود از نظریه «ژپ لینت ولت»، منتقد فرانسوی بهره بردهایم. در شیوه مذکور با توجه به ناهمسانی عملی میان راوی و کنشگر، دو شکل اصلی روایتی تعریف میشود؛ روایت دنیای داستان ناهمسان و روایت دنیای داستان همسان. هر یک از این بخشها، خود قابلیت تقسیمبندی به زیرمجموعههای کوچکتر را دارد؛ دنیای داستان ناهمسان، به سه گونه روایتی متننگار، کنشگر و خنثی و دنیای داستان همسان، به دوگونه روایی متننگار و کنشگر تقسیم میشود. از جهت گونه روایی، هر پنج داستان، همسان متنگرا هستند؛ یعنی نویسنده (من روایتکننده) با من روایتشده یکی است. راوی با نگاهی به گذشته به نقل داستان میپردازد و دوربین نگاه خود را همراه با دیگر کنشگران حرکت میدهد. زاویهدید داستانهای مذکور درونی است و با گونه روایی آن همخوانی دارد. طرح داستانها نسبتا محکم است و «درد و دل ملا قربانعلی» کاملترین روایت را دارد. در مجموع به نظر میرسد بخش مهمی از موفقیت یکی بود یکی نبود، مرهون زبان ساده و گنجینه فرهنگ عامه آن است و شگردهای داستانی و پیچشهای خاص روایتی در این اثر چندان پر رنگ نیست.
کلیدواژه ها: