قذف میت در فقه مذاهب اسلامی
عنوان مقاله: قذف میت در فقه مذاهب اسلامی
شناسه ملی مقاله: JR_FIQHMG-10-19_007
منتشر شده در در سال 1401
شناسه ملی مقاله: JR_FIQHMG-10-19_007
منتشر شده در در سال 1401
مشخصات نویسندگان مقاله:
حسن شاه ملک پور - استادیار گروه حقوق دانشگاه گیلان
کورش عظیمی - دانشجوی دکتری حقوق جزا و جرم شناسی دانشگاه گیلان
خلاصه مقاله:
حسن شاه ملک پور - استادیار گروه حقوق دانشگاه گیلان
کورش عظیمی - دانشجوی دکتری حقوق جزا و جرم شناسی دانشگاه گیلان
افترا یا انتساب ناروای رفتاری مجرمانه به دیگران، گاه شرافت و آبرو و گاهی اعتبار اجتماعی اشخاص را نشانه می گیرد؛ از این رو حقوق کیفری، اشخاصی که آبرو و شهرت آنان مورد هجمه قرار گرفته است را تحت حمایت خود قرار داده و با تعقیب و مجازات مفتریان سعی می کند تعادل و آرامش ازدست رفته را به جامعه بازگرداند. پیشینه جرم انگاری افترا در حقوق اسلامی به صدر اسلام برمی گردد و افترای جنسی تحت عنوان رمی یا قذف، رفتاری مذموم و قابل مجازات به شمار آمده است (نور، ۴ و ۲۳). اگرچه به لحاظ محتوا و ماهیت آیات مذکور، به نظر می رسد منظور از محصنات، زنان پاکدامن و لزوما زنده باشند، اما در سنوات اخیر قانونگذار به دفاع از آبرو و شهرت مردگان برخاسته و قذف علیه میت را بسان افترای جنسی زنده ها، موجبی برای مجازات حدی محسوب نموده است (ماده ۲۴۵ق.م.ا). صرف نظر از موارد سقوط حد قذف به واسطه اثبات، تصدیق، لعان یا گذشت مقذوف که دست کم در سه حالت آخر میت نمی تواند ایفای نقش نماید و از این حیث ادعای احتمالی قاذف مبنی بر حقانیت او در ایراد افترا قابل رد یا اثبات نیست، باوجود غلبه جنبه خصوصی و حق الناسی این جرم و نیز عدم اهلیت میت در استیفاء حق بر اساس مبانی فقهی و قانون مدنی، مطرح نمودن چنین جرمی اساسا دارای ایراد و اشکال است. در این نوشتار مبانی و مستندات فقهی و حقوقی تعمیم قذف به دنیای مردگان، غلبه جنبه خصوصی آن و مکانیسم توریث حق قذف به بازماندگان میت در آراء اندیشه ورزان شیعه و اهل سنت را به روش توصیفی ژرفانگر تحلیل می کنیم.
کلمات کلیدی: قذف, بزه دیدگی میت, اهلیت استیفا, حق الناس, توریث حق
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1708980/