کنترل بیماری پوسیدگی رایزوکتونیایی ریشه فلفل دلمه ای در گلخانه با استفاده از قارچکش های شیمیایی و زیستی
عنوان مقاله: کنترل بیماری پوسیدگی رایزوکتونیایی ریشه فلفل دلمه ای در گلخانه با استفاده از قارچکش های شیمیایی و زیستی
شناسه ملی مقاله: JR_PLNTI-11-1_003
منتشر شده در در سال 1401
شناسه ملی مقاله: JR_PLNTI-11-1_003
منتشر شده در در سال 1401
مشخصات نویسندگان مقاله:
مریم شیرمحمدی - دانشجوی سابق کارشناسی ارشد، گروه بیماری شناسی گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اراک، اراک، ایران
عزت اله صداقت فر - استادیار، گروه بیماری شناسی گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اراک، اراک، ایران
رضا حجازی - استادیار، گروه بیماری شناسی گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اراک، اراک، ایران
هادی رهاننده - استادیار، گروه گیاه پزشکی دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رشت، رشت، ایران
خلاصه مقاله:
مریم شیرمحمدی - دانشجوی سابق کارشناسی ارشد، گروه بیماری شناسی گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اراک، اراک، ایران
عزت اله صداقت فر - استادیار، گروه بیماری شناسی گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اراک، اراک، ایران
رضا حجازی - استادیار، گروه بیماری شناسی گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اراک، اراک، ایران
هادی رهاننده - استادیار، گروه گیاه پزشکی دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رشت، رشت، ایران
فلفل دلمهای با نام علمی Capsicum annuum L.از خانواده Solanaceae است. در بین بیماری های فلفل، پوسیدگی ریشه ناشی از قارچ Rhizoctonia solani اهمیت اقتصادی زیادی دارد. روش رایج کنترل این بیماری، استفاده از قارچکشهای شیمیایی است. در این مطالعه، به منظور کنترل بیماری پوسیدگی رایزوکتونیایی ریشه فلفل دلمهای، تعدادی از عوامل زیستی تجاری بر پایه قارچ Trichoderma harzianum، قارچ مایکوریز Glomus sp.، باکتریهای Bacillus وPseudomonas و سه قارچکش شیمیایی تبوکونازول، اکسیکلرورمس و مانکوزب در شرایط گلخانهای بررسی گردید. مقایسه تیمارها بر مبنای میزان کنترل بیماری شامل صفات طول بافت نکروزه، بزرگترین زخم و شاخص بیماری و بر مبنای تحریک رشد گیاه شامل صفات وزن تر بوته، ارتفاع بوته، وزن خشک ریشه و وزن خشک اندام هوایی ارزیابی شدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد تیمارها در تمامی صفات مورد بررسی در سطح ۱% اختلاف معنیداری داشتند. تیمارهای شاهد منفی (فاقد بیمارگر) و قارچکش تبوکونازول از نظر صفات مورد بررسی بیشترین و تیمارهای پتابارور و مایکوروت و شاهد مثبت (دارای بیمارگر) کمترین تاثیر را داشتند. در میان تیمارهای زیستی بر اساس کمترین شاخص بیماری و کمترین طول زخم، به ترتیب ترکیب عوامل زیستی، پارسباسیل، پروبیو ۹۶، آلکاگرین، تریکورانپی و تریکو قرار گرفتند. در بررسی صفات زراعی تیمارهای زیستی، ترکیب عوامل زیستی، پارسباسیل و پروبیو ۹۶ بالاترین نتایج را داشتند. در مدیریت این بیماری به غیر از روش کنترل شیمیایی (تبوکونازول)، با سطح آماری نسبتا مشابه، ترکیب پارسباسیل (SC) حاوی باکتری Bacillus velezensis strain M۱۱-RTS و پروبیو ۹۶ حاوی باکتری Bacillus subtilis قرار گرفتند (P≤ ۰.۰۱).
کلمات کلیدی: فلفل, پوسیدگی ریشه, Rhizoctonia solani, Bacillus, کنترل زیستی, کنترل شیمیایی
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1702715/