تحلیل ساختاری زمان در نگارگری رمان و روایت ( مطالعه موردی: رمان «بار دیگر شهری که دوست می داشتم» از نادر ابراهیمی)
عنوان مقاله: تحلیل ساختاری زمان در نگارگری رمان و روایت ( مطالعه موردی: رمان «بار دیگر شهری که دوست می داشتم» از نادر ابراهیمی)
شناسه ملی مقاله: JR_ISLART-19-47_029
منتشر شده در در سال 1401
شناسه ملی مقاله: JR_ISLART-19-47_029
منتشر شده در در سال 1401
مشخصات نویسندگان مقاله:
فاطمه کوپا - گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه پیام نور،تهران، ایران
مریم شفیعی تابان - گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه پیام نور،تهران، ایران.
علی (پدرام) میرزایی - گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه پیام نور،تهران، ایران
نرگس محمدی بدر - گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه پیام نور،تهران، ایران
خلاصه مقاله:
فاطمه کوپا - گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه پیام نور،تهران، ایران
مریم شفیعی تابان - گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه پیام نور،تهران، ایران.
علی (پدرام) میرزایی - گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه پیام نور،تهران، ایران
نرگس محمدی بدر - گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه پیام نور،تهران، ایران
تحلیل ساختاری زمان از رویکردهای نوین در زمینه نقد ادبی است که خط سیر روایت بر مبنای آن شکل میگیرد. روایت شناسی، علم شناخت شیوههای گوناگون بیان رویدادها و تحلیل ادبیات روایی از جمله «رمان» میباشد و نقد روایت شناسانه در تحلیل ساختار روایتهای داستانی، بستر مناسبی برای بررسی مولفههای اصلی متن روایی همچون مفاهیم نظم، تداوم و بسامد فراهم می سازد. ژنت (Gérard Genette) با کتاب «گفتمان روایی» خود، با تاکید بر عنصر «زمان روایی»، درخشان ترین نظریه را در باب روایت ارائه داده است. پژوهش حاضر میکوشد با بررسی رمان «بار دیگر شهری که دوست میداشتم» اثر نادر ابراهیمی براساس نظریه ژنت، ساختار زمانی در این روایت را با شیوهای تحلیلی_استنباطی واکاوی کند و بازتاب مسئله زمان در نگارگری ایرانی را تحلیل و ارزیابی کند. نادر ابراهیمی در رمان مذکور با تغییراتی که در سیر خطی داستان ایجاد میکند، شکل داستانی مدرن و نوینی پدید میآورد و در ترتیب و توالی وقایع داستان در قالب گزینشی تازه و تا حدودی پیچیده، زمانمندی خاصی را برای جهان داستان خود خلق مینماید. ابراهیمی این رمان را از پایان، آغاز میکند و درآن، سه زمان متفاوت (جهشهای زمانی) را شاهد هستیم. ازنظر تداوم، داستان دارای سه نوع شتاب مثبت و منفی و ثابت است و بیشتر بسامدها از نوع مکرر و بازگو میباشند.اهداف پژوهش:تحلیل مولفههای روایت و نقش عنصر زمان براساس نظریه ژنت در رمان «بار دیگر شهری که دوست میداشتم».درک و نگرشی تازه از کاربرد عنصر «زمان» و ساختار در نگارگری ایرانی.سوالات پژوهش:چگونه می توان با تحلیل ساختاری زمان، رمان «بار دیگر شهری که دوست می داشتم» را تحلیل کرد؟نادرابراهیمی تا چه میزان از شیوههای زمان روایی درسیر روایت رمان استفاده کرده است؟
کلمات کلیدی: روایت, عنصر زمان, رمان و نگارگری, نادر ابراهیمی, تحلیل ساختاری
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1685201/