تاثیر کلش برنج و بیوچار حاصل از آن بر فعالیت برخی از آنزیم ها در یک خاک شنی آهکی
عنوان مقاله: تاثیر کلش برنج و بیوچار حاصل از آن بر فعالیت برخی از آنزیم ها در یک خاک شنی آهکی
شناسه ملی مقاله: JR_IJSWR-51-7_018
منتشر شده در در سال 1399
شناسه ملی مقاله: JR_IJSWR-51-7_018
منتشر شده در در سال 1399
مشخصات نویسندگان مقاله:
فیروزه نورمندی پور - Department of Soil science, Faculty of Agriculture, University of Zanjan, Iran
محمد امیر دلاور - Department of Soil science, Faculty of Agriculture, University of Zanjan, Iran
راتان لل - Carbon Management and Sequestration Center, The Ohio State University, USA
استفان جوزف - School of Material Science and Engineering, University of NSW, Sydney, Australia,
کریستین سایورت - Faculty of Landscape Management, University of Applied Sciences Dresden, Germany
خلاصه مقاله:
فیروزه نورمندی پور - Department of Soil science, Faculty of Agriculture, University of Zanjan, Iran
محمد امیر دلاور - Department of Soil science, Faculty of Agriculture, University of Zanjan, Iran
راتان لل - Carbon Management and Sequestration Center, The Ohio State University, USA
استفان جوزف - School of Material Science and Engineering, University of NSW, Sydney, Australia,
کریستین سایورت - Faculty of Landscape Management, University of Applied Sciences Dresden, Germany
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر بیوماس کلش برنج (RH) و بیوچار حاصل از آن (RHBC) بر برخی ویژگی های شیمیایی و فعالیتهای آنزیمی دخیل در چرخه کربن و فسفر در یک خاک شنی آهکی (U) بعد از دو (M۲)، چهار (M۴)، هشت (M۸) و دوازده (M۱۲) ماه انکوباسیون می پردازد. برای این منظور آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار و دو تیمار (RH و RHBC) انجام شد. اصلاح کننده های آلی با مقادیر وزنی %۲۵/۱=L۱، %۵/۲=L۲ و %۵=L۳ به خاک افزوده شدند. نتایج نشان داد مقادیر کربن آلی خاک (SOC) به صورت معنیدار (۰۰۱/۰> p) تحت تاثیر نوع اصلاح کننده، میزان کاربرد آن و مدت زمان انکوباسیون قرار گرفت. بیشترین و کمترین مقدار SOC به ترتیب در تیمارهای RHBCL۳M۲ و RHL۱M۱۲ با ۳/۹۶ و ۲/۷۳ درصد افزایش نسبت به تیمار شاهد اندازهگیری شد. تغییرات SOC و نیتروژن کل (TN) با گذشت زمان انکوباسیون مشابه یکدیگر و کاهشی بود. بیشترین مقدار فعالیت آنزیم بتاگلوکوزیداز مربوط به تیمار RHL۳M۱۲ (μgPNP.gr-۱h-۱ ۶/۱) و کمترین آن مربوط به تیمار RHBCL۱M۲ (μgPNP.gr-۱h-۱ ۶/۰) بود. تیمارهای RHBCL۳M۸ و RHL۱M۲ به ترتیب بیشترین (mgGlu.g-۱۳h-۱ ۶/۵۹۰) و کمترین (mg Glu.g-۱۳h-۱ ۶/۱۰۹) فعالیت آنزیم اینورتاز را نشان دادند؛ به طوری که بیشترین فعالیت این آنزیم در ماه هشتم انکوباسیون مشاهده شد. تیمار RHL۳M۱۲ دارای بیشترین فعالیت آنزیم فسفاتاز قلیایی و اسیدی بود که به ترتیب ۱/۷۸ و ۷/۸۱ درصد افزایش در مقایسه با تیمار شاهد داشت. به طورکلی، افزودن بیوچار با کیفیت مناسب به خاک به دلیل کربن بسیار بالای آن نسبت به بیوماس میتواند منبع بسیار مناسبی برای جبران کمبود کربن آلی خاک و در نتیجه بهبود خصوصیات شیمیایی و بیوشیمیایی باشد. بر اساس نتایج به دست آمده، اثرات کلش برنج و بیوچار حاصل از آن در افزایش میزان SOC و همچنین فعالیتهای آنزیمی خاک، این اصلاح کننده های آلی برای بهبود کیفیت خاکهای شنی پیشنهاد میشوند.
کلمات کلیدی: Invertase, β-glucosidase, phosphatase, Rice Husk, Soil quality
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1663296/