بررسی تناسب زبانی - سبکی ترجمه میرجلال الدین کزازی از شهسوار ارابه اثر کرتین دوتروی بر پایه فضای کنشی متن
محل انتشار: فصلنامه زبان کاوی کاربردی، دوره: 6، شماره: 1
سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 211
فایل این مقاله در 31 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_IERF-6-1_001
تاریخ نمایه سازی: 31 اردیبهشت 1402
چکیده مقاله:
مفهوم شوالیه و شوالیه گری در روند تاریخی از امپراتوری روم باستان تا اواسط قرون وسطی به تدریج شکل گرفته است و تبدیل به الگویی والا از جنگاوری و شرافت در رمانس (نوعی شعر روایتگونه در ادبیات اروپا) شده است. کرتین دوتروی، یکی از نخستین رمانس نویسان مشهور فرانسوی، شش منظومه با موضوع افسانه های شاه آرتور سروده است که از میان آن ها پنج منظومه ارک و انید، ایوین: شوالیه شیر، کلیگس، پرسیوال: داستان جام و شهسوار ارابه به جاماند ه اند. رمانس شهسوار ارابه اثر دوتروی در داستان های شاه آرتور جایگاه ویژ ه ای دارد، زیرا با واردکردن لانسلوت فرانسوی به حلقه شوالیه های شاه آرتور زمینه را برای نقش مایه ها و مفاهیم شوالیه گری مانند عشق درباری، احترام به بانوان و اخلاقیات مسیحی مهیا می سازد. میرجلال الدین کزازی این رمانس را با عنوان شهسوار ارابه به فارسی برگردانده است هدف پژوهش حاضر این است که میزان وفاداری ترجمه کزازی به متن اصلی شهسوار ارابه، نوشته کرتین دوتروی را به عنوان یکی از مشهورترین رمانس های قرون وسطایی بسنجد. این جستار پایبندی متن برگردان شهسوار ارابه به قرارداد های حاکم بر شوالیه گری، زبان به کار رفته در متن اصلی و انعکاس این قرارداد ها و فرهنگ شوالیه گری را در ترجمه کزازی بر پایه فضای کنشی متن بررسی می کند. معانی صریح ناشی از کنش و روابط عناصر سازنده متن را پوشش می دهند؛ محتوای معنایی از طریق همنشینی در یک زنجیره، موجب کنش می شوند و معطوف به کنش شخصیت ها یا عامل های کنش و اثرات ناشی از آن ها است. ترجمه شهسوار ارابه در سه سطح واژه ها، لحن و دستور زبان از نظر رعایت سبک رمانس و قرارداد های حاکم بر شوالیه گری بررسی شده است. در هر یک از این سه سطح، واژه ها، لحن و دستور زبان از جنبه های آرکاییسم (باستان گرایی)، بزمی و رزمی بودن، بیان لطافت و ظرافت، استفاده از ادبیات مردمی و زبان روایی و توصیفی، ضمن مقایسه با عناصری مشابه در متن اصلی و با هدف شناسایی و تحلیل شباهت ها و تفاوت ها ارزیابی شد ه اند. یافته های این پژوهش نشان می دهند که در سطح واژه ها، کزازی به استفاده از واژه های آرکاییک و حماسی اصرار می ورزد و از واژه های غنایی و اصطلاحات مردمی، که از مولفه های اصلی زبان رمانس قرون وسطایی هستند، بهره نمی گیرد و لذا از سبک متن اصلی دور می شود. در سطح لحن، آرکاییسم، فضای حماسی و غیرروایی و ارجح دانسته شدن آوا های انسدادی فارسی به آوا های سایشی عربی سبب می شوند که زبان ترجمه از سبک رمانس فاصله بگیرد و مفاهیم کلیدی فرهنگ شوالیه گری نقض شوند. در سطح دستور زبان نیز برتری زبان حماسی به زبان غنایی، پیچیدگی جمله بندی و آرکاییسم نحوی، همگی حاکی از این هستند که کزازی زبان شوالیه گری را رعایت نکرده و به سبک رمانس قرون وسطایی پایبند نبوده است.
کلیدواژه ها:
Mirjalaluddin Kazazi ، Shaheswar Arrabeh ، Chértin Dutroy ، Textual Space ، Medieval Romance ، Chivalry ، Stylistic-Linguistic Fit ، میرجلال الدین کزازی ، شهسوار ارابه ، کرتین دوتروی ، فضای کنشی متن ، رمانس قرون وسطایی ، شوالیه گری ، تناسب زبانی – سبکی
نویسندگان
علیرضا فرح بخش
Associate Professor of English Language and Literature, Faculty of Literature and Human Sciences,Guilan University, Rasht, Iran
هلیا معیری فارسی
Bachelor of English Language and Literature, Faculty of Literature and Human Sciences, Guilan University, Rasht, Iran