تبیین کارکرد عناصر روایی در یادگیری با تکیه بر یادگیری مشاهدهای بندورا (مطالعه موردی قصه پادشاه و کنیزک مولوی )

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 93

فایل این مقاله در 22 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

PFCONF07_385

تاریخ نمایه سازی: 27 اردیبهشت 1402

چکیده مقاله:

آرای تربیتی مولانا در اثر سترگ وی (مثنوی معنوی ) بازنمود یافته است . بسامد اشعار و حکایت های تعلیمی مولوی در مثنوی ، بسیار بالاست و وی در انتقال پیام تعلیمی خود از رهیافت های متعدد تربیتی و تعلیمی بهره برده است . نظریه ی یادگیری مشاهده ای بندورا به عنوان یکی از نظریات مطرح در حوزه ی علوم تربیتی ، مبتنی بر سرمشق گیری و الگوبرداری فرد یادگیرنده از محیط و مشاهدات فردی است . در پژوهش حاضر کوشیده ایم برخی از آرای تربیتی مولانا را در ارتباط با نظریه ی یادگیری مشاهده ای بررسی کنیم . به این منظور ابتدا نظریه ی شناختی -اجتماعی بندورا و مفاهیم بنیادین این نظریه را بیان کرده ایم . سپس با برشماری ابیات شاهد مثال و حکایت های مرتبط با این نظریه ، کوشیده ایم نشان دهیم که مولوی عناصر بنیادین نظریه ی یادگیری مشاهده ای را در انتقال آموزه های حکمی -اخلاقی خود به کار گرفته است . نتایج تحقیق نشان می دهد که مولانا با رویکردی مخاطب محور، توجه ویژه ای به مشاهده و سرمشق گیری داشته است و در این راستا رویکرد مولانا به سرمشق گیری در یادگیری مشاهده ای را می توان طبقه بندی کرد که عبارتند از: سرمشق گیری مبتنی بر گفتمان فقهی و عرفانی ، سرمشق گیری مبتنی بر الگوی رفتاری شخصیت های مشهور (رل مدلها)، سرمشق گیری مبتنی بر طبقات و گفتمانهای جامعه و سرمشق گیری کلامی مبتنی بر نمادپردازی .

نویسندگان

منصور رحیمی

دانش آموخته دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه کردستان