یعقوب زارع - استاد یارگروه علوم تربیتی دانشگاه پیام نور تهران، ایران
آرزو یزدی زاده راوری - کارشناسی ارشد روان شناسی تربیتی، گروه علوم تربیتی، دانشگاه پیام نور، ایران

هدف از این پژوهش بررسی رابطه سبک های تربیتی والدین با گرایش به فضای مجازی و نشخوار فکری دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر راور است.روش: این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و از نظر روش از نوع توصیفی-همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش تمامی دختران متوسطه دوم شهر راور (۳۰۰نفر) در سال تحصیلی ۱۴۰۰ - ۱۴۰۱ بودند که بر اساس جدول مورگان نمونه پژوهش ۱۶۹ گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار نفر است که با استفاده از روش نمونه های سنجش شامل پرسشنامه نشخوار فکری هوکسما و مارو (۱۹۹۱)، پرسشنامه شیوه های فرزندپروری بامریند (۱۹۹۱) و پرسشنامه آسیب های فضای مجازی زندوانیان و همکاران (۱۳۹۲) بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: بین سبک های سهل گیرانه و مستبدانه با گرایش به فضای مجازی و نشخوار فکری رابطه مثبت و معناداری برقرار است. همچنین بین سبک مقتدرانه با گرایش به فضای مجازی و نشخوار فکری رابطه منفی و معناداری برقرار است. قوی ترین رابطه بین سبک مقتدرانه با گرایش به فضای مجازی میباشد. بین گرایش به فضای مجازی (خانوادگی، تحصیلی، سازگاری، عبادی و روانی) با نشخوار فکری (بازتاب، افسردگی، در فکر فرو ر فتن) دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر راور رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. قوی ترین رابطه بین افسردگی و عامل تحصیلی می باشد.بحث: با توجه به نتایج مذکور و اهمیت نوع سبک های فرزند پروری والدین و رابطه ی آن با گرایش به فضای مجازی و نشخوار فکری فرزندان توجه به آگاهسازی والدین از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین با ارتقای آگاهی والدین می توان به کاهش گرایش به فضای مجازی و همچنین نشخ وار فکری دانش آموزان کمک کرد.

سبک های تربیتی والدین، فضای مجازی، نشخوار فکری