عودلاجان مخروبه ای ملون شده (توسعه یا زوال عودلاجان)

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 71

فایل این مقاله در 6 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICSAU08_0769

تاریخ نمایه سازی: 25 اردیبهشت 1402

چکیده مقاله:

محله عودلاجان به عنوان یکی از پنج محله تشکیل دهنده شهر تهران در دوره صفوی، میراث تاریخی ارزشمندی به شمارمی رود. اکنون اما؛ محله ای است که از نظر شهرداری بافت فرسوده و از نظر میراث فرهنگی، آثار باستانی است، محله ای کهخانه های مسکونی آن انبار شده است؛ که درد اعتیاد دارد و محله ای که محلی ندارد. شروع داستان پرتکرار عودلاجان باریزش کوچکی از سقف بازار آغاز شد که پس از آن سازمان میراث فرهنگی برای مرمت بازار شروع به ایجاد تغییر در کلبازار عودلاجان و تعمیر طاق ها و نمای بیرونی مغازه ها کرد. در نتیجه این بازسازی ها، سقف های آجری جدید و درهایچوبی و گران جایگزین بافت قدیمی مغازه ها و بازار شدند. با پایان فرایند تعمیرات، مسیر عبور و مرور وسایل نقلیه که تاپیش از این هموار بود مسدود شد و در نتیجه، دسترسی به مغازه ها کاهش یافت. همچنین اصناف مشغول به کار در آنناحیه که برای انتقال کالاهای خود نیاز به دسترسی مداوم به وسایل حمل و نقل داشتند نیز به واسطه ی این تغییراتمجبور به جابه جایی شدند. روش تحقیق در این پژوهش، کیفی مبتنی بر مطالعه اسنادی- کتابخانه ای و همچنین مشاهده و مصاحبه با ساکنین و اهالی محله عودلاجان میباشد. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از این است؛ که مرگمحله عودلاجان به شش عامل درهم تنیده گره خورده است: ویرانی پیشینه تاریخی، برهم خوردن ترکیب جنسیتی فضا(مردانه شدن محیط)، بدبین شدن مردم نسبت به سازمان های دولتی و محققین، ازبین رفتن هویت محل های، افزایشناامنی به سبب وجود معتادان، مهاجرت و رهاکردن خانه ها توسط ساکنین و وضعیت نامعلوم آنان.

نویسندگان

شقایق علیزاده

دانشجوی کارشناسی ارشد توسعه شهری دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران