شناخت مفهوم «بیوفیلیا» از منظر نیکوس سالینگاروس

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 244

فایل این مقاله در 9 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICSAU08_0515

تاریخ نمایه سازی: 25 اردیبهشت 1402

چکیده مقاله:

پژوهش پیشرو در باب مفهوم بیوفیلیا (Biophilia) است. این مفهوم که به معنای گرایش نسبت به چیزهای زنده وزندگی یا به نوعی زیست گرایی است، در نیمه دوم قرن بیستم موردتوجه نظریه پردازان، خاصه روانشناسان محیط ومعماران، از آن جمله «نیکوس سالینگاروس»، قرارگرفته است. این مقاله باهدف فهم حاق این مفهوم، با مراجعه بهنظریات سالینگاروس و مطالعه و تحلیل مضمونی آنها و با راهبرد استدلال منطقی، در جستجوی پاسخ پرسش هایبنیادین برآمده است. مطالعات صورت گرفته حاکی از آن است که وی از پیشروان تعیین اصول طراحی بیوفیلیک است واین اصول را در حضور نور طبیعی، رنگ، تعادل جاذبه ای، کیفیت های فراکتال، انحنا، جزئیات سامان یافته در مقیاس هایکوچک، آب و تماس نزدیک با طبیعت احصا می کند. آنچه نگرش وی در باب بیوفیلیا و طراحی بر اساس آن را خاص وقدری متفاوت میسازد، بسط نوعی نگاه هستی شناسانه و انسان شناسانه و تعیین جایگاه طراحی بیوفیلیک بر این اساساست. وی سرشت انسان را در سه سطح انتزاعی، زیستی و متعالی مورد تعمق قرار داده و با بهره گیری از آرا و نظراتکریستوفر الکساندر، در سطح دوم، علاوه بر اصول طراحی بیوفیلیک، توجه به الگوهای رفتاری انسان ها را لازم میداند. نیزوی در سطح سوم، توجه به تمامی کیفیت های ساختار زنده را به مثابه آنچه از طراحی بیوفیلیک پشتیبانی می کند، ضروریمی شمرد. سالینگاروس در این راستا، توجه به مقیاس و فعالیتهای گروهی را بهمثابه دو توصیه آموزشی مهم ویاریرسان در طراحی ساختارهای معماری مطرح می سازد.

نویسندگان

نفیسه صرامی

دکترای معماری، گروه معماری، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه یزد، یزد، ایران