نازنین میهنی - دانشجو ارشد برنامه ریزی شهری دانشگاه معماری و هنر پارس تهران،

مفهوم قدرت و واکاوی و درک آن مفهومی موثر و کارا و واجد اهمیت در شهر و فضای اجتماعی انسان است .میشل فوکو به عنوان یکی از اندیشمندان حیطه فلسفه و جامعه شناسی افقی تازه را در شناخت و تحلیل پدیده های اجتماعی و تاریخی گشوده است . او به تحلیلی منعطف از اهمیت حیاتی قدرت در تشکیل و کنترل گفتمان ، تولید دانش و ساختاربندی اجتماعی فضا در هر جامعه میپردازد. با بهره گیری فوکو از روش تبارشناسی ، مطالعات وی در باب قدرت جدی تر می شود. مسئله اصلی در تبارشناسی ، این است که چگونه انسان ها به واسطه قرار گرفتن در درون شبکه ای از روابط قدرت و دانش ، به عنوان سوژه و ابژه تشکیل می شوند و همچنین او درصدد ردیابی فنون جدید قدرت در عصر مدرن بر می آید. فوکو دارای دیدگاه های نوینی در رابطه با قدرت در جامعه مدرن می باشد. از نظر او قدرت در انحصار یک شخص ، گروه یا طبقه نیست که بتواند به طور عریان و به صورت یک طرفه آن را اعمال کند؛ بلکه همانا رابطه ای ست که به صورت رشته ها و تارهایی در هم پیچیده در اجتماع پراکنده است . به این نکته توجه شود که دیدگاه فوکو در باره قدرت، در چارچوب نظریه ای خاص، که توصیفی فارغ از متن ، غیر تاریخی و عینی را عرضه بدارد، مطرح نمی شود. بلکه وی درصدد بر می آید به تحلیل منظم روابط قدرت یا به گفته خودش تحلیلات قدرت بپردازد. فوکو معتقد است قدرت یک مفهوم ساده و ابلاغی از بالا به پایین و دستوری نیست ، بلکه در شبکه ای از روابط در هم پیچیده، جاری است . تعریف میشل فوکو از قدرت به لحاظ نظری کمک وافری به جامعه شناسی جدید نموده است و این نکته ای است که نوشتار حاضر به طور مبسوط بدان پرداخته است .

میشل فوکو،قدرت،دانش ، فضای شهری ،سوژه و ابژه.