بررسی تاثیرگذاری بدبینی سازمانی بر میزان افسردگی دانش آموزان ابتدایی نصرت آباد

هدف اصلی پژوهش حاضربررسی تاثیرگذاری بدبینی سازمانی بر میزان افسردگی دانش آموزان ابتدایی نصرت آباد ابتدایی آموزش و پرورش نصرت آباد است که به صورت توصیفی با بهره مندی از مقالات منابع مرتبط با موضوع و شیوه همبستگی با درنظر گرفتن ۴ سوال ۴ گزینه ای با ضریب آلفای کرونباخ ۰/۶۷۴ و جامعه ی آماری کل دانش آموزان و ۶۵۷ دانش آموز به عنوان نمونه آماری به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب گردید نگرش و احساس منفی در سازمان، باوری که سازمان را فاقد درستی میداند و به بروز رفتارهای توهین آمیز و انتقادی نسبت به سازمان تمایل دارد سازمانی را نه فقط احساساتی میدانند که افراد بدبین از سازمان به دست می آورند، بلکه آن را شکل گیری تجربیات با نگرشهایی از زمینه و چارچوب سازمانی میدانند اختلال افسردگی یک ضعف نیست که با چند روز مراقبت برطرف شود بلکه پیگیری و درمان طولانی مدت، مراقبت و پایش مداوم میخواهد. اما نگران نباشید؛ همه ما میتوانیم افسردگی را شکست دهیم. بدبینی سازمانی این باور است که سازمان صداقت ندارد. با توجه به این تعریف که بدبینی عبارت است از حالت عدم اعتقاد و باور به اعتقاد و درستی و صداقت وانگیزه ها و اعمال انسانی، باورهای بدبینانه به بیان دقیق عبارت است از: اینکه افراد فاقد صداقت هستند؛ بنابراین، افراد بدبین به سازمان معتقدند که اقدامات سازمان شان نشان دهنده نبود اصولی مثل عدالت، صداقت و صمیمیت می باشد،براساس استنباط های انجام شده بدبینی رفتاری،شناختی،عمومی و رفتاری در تجلی افسردگی در کارکنان آموزش وپرورش نصرت آباد موثر است. پیشنهاد می شود پژوهش های آتی پیرامون تاثیر فلات زدگی شغلی برکاهش اثربخشی سازمان مقاله ای نوشته شود.

کلیدواژه ها:

بدبینی سازمانی ، افسردگی ، معلمان ابتدایی نصرت آباد