CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

تحلیل روان کاوانه ی شخصیت زن رمان دل فولاد براساس آرای کارن هورنای

عنوان مقاله: تحلیل روان کاوانه ی شخصیت زن رمان دل فولاد براساس آرای کارن هورنای
شناسه ملی مقاله: JR_ISLAH-2-2_006
منتشر شده در در سال 1401
مشخصات نویسندگان مقاله:

روح اله خدیوپور - دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران.
ساره زیرک - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
عبدالحسین فرزاد - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب، تهران، ایران
رضا قربان جهرمی - استادیار گروه روان شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران.

خلاصه مقاله:
کارن هورنای (۱۹۵۲- ۱۸۸۵) از جمله روان کاوانی است که بیش از فروید بر تعامل های اجتماعی به مثابه عواملی موثر بر شکل گیری شخصیت تاکید کرد و در تحلیل هایش، روان کاوان را به دقت در بسترهای اجتماعی ای که فرد در آن رشد می کند، فراخواند. ما نیز در این جستار با بهره گیری از آرای او به تحلیل و بررسی شخصیت اصلی رمان دل فولاد؛ یعنی، افسانه پرداختیم. روش ما در این پژوهش توصیفی تحلیلی و مقصودمان، پاسخ به این پرسش اصلی بود که افسانه برای محافظت خویش در برابر اضطراب بنیادی از چه سازوکاری بهره گرفته است. یافته های این پژوهش نشان داد که، کلید فهم و شناخت اضطراب افسانه، درک نظام مردسالاری است که او مجبور به زیستن در آن است. در بستر مناسبی که نظام مردسالار فراهم می کند، پدر خشن و همسر قمارباز افسانه خود را محق می دانند تا دست به تحقیر و آزار او بزنند که همین امور موجبات اضطراب بنیادی را در شخصیت او فراهم می کنند. اضطراب افسانه بعد از مهاجرت به تهران و در پی اثبات شایستگی خویش به پدرش افزایش می یابد. از این رو، او برای مقابله با آن از گرایش روان رنجورانه ی حرکت علیه مردم استفاده می کند، اما این سازوکار در تعارض با گرایش های عزلت گزینی و مهرطلبی قرار می گیرد و موجب شکل گیری تضاد بنیادی در شخصیتش می شود.

کلمات کلیدی:
دل فولاد, منیرو روانی پور, کارن هورنای, اضطراب بنیادی, تضاد بنیادی, خودانگاره ی آرمانی

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1618041/