بررسی و تبیین سلطه از طریق فرهنگ و رسانه از دیدگاه نظریه پردازان انتقادی

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 295

فایل این مقاله در 22 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

HEPCONF02_058

تاریخ نمایه سازی: 23 بهمن 1401

چکیده مقاله:

نظریه پردازان انتقادی،تمامی ابزارها،برنامه ها و سیاستهای موجود که به حفظ و ثبات سلطه در جامعه کمکمی نماید، را شدیدآ مورد انتقاد خود قرار داده اند.آنها مشخصا دو ابزار اصلی و اساسی مورد توجه سرانقدرت یعنی فرهنگ و رسانه را هدف تحلیل و انتقاد خود قرار داده اند.فرانکفورتیها معتقدند که سلطه ازطریق رسانه و فرهنگ،کارآمد ترین و موثرترین راهی است که طبقات مسلط برگزیده اند و با توجه بهدسترسی حداکثری افراد جامعه به ابزارمذکور، ارزش سرمایه گذاری و برنامه ریزی را دارد؛چرا که شکل دادنافکار و اندیشه های افراد جامعه منافعشان راتامین می نماید.تئوری پردازان منتقد،که مهمترین آنها آدورنو وهورکهایمر می باشند،معتقدند که رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی در خدمت سلطه گران جهتتبلیغ،فروش و القاء محصولات صنعت فرهنگی به افراد جوامع در راستای ادامه و بقای سلطه می باشند.هدف اصلی این مقاله بررسی و تحلیل سلطه ی فرهنگی و رسانه ای از دید نظریه پردازان انتقادی می باشد؛روش تحقیق این مقاله از نوع توصیفی تحلیلی بوده وبرای تحلیل نظریات از روش تحلیل محتوای کیفیاستفاده شده است،در دستیابی به اطلاعات و نتایج حاصله از آن از روش کتابخانه ای استفاده گردیده. تئوریپردازان منتقد،که مهمترین آنها آدورنو و هورکهایمر می باشند،از اصطلاح صنعت فرهنگی در مورد فرهنگاستفاده نموده و معتقدند که رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی در خدمت تبلیغ،فروش و القاء محصولاتصنعت فرهنگی به افراد جوامع جهت سلطه می باشند.

نویسندگان

اسفندیار ظاهری عبده وند

کارشناسی ارشد،رشته تاریخ و فلسفه تعلیم و تربیت، دانشگاه خوارزمی