CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

تحلیل نظریه علم دینی دکتر مهدی گلشنی با تکیه بر مباحثه گلشنی و استنمارک

عنوان مقاله: تحلیل نظریه علم دینی دکتر مهدی گلشنی با تکیه بر مباحثه گلشنی و استنمارک
شناسه ملی مقاله: JR_ELMODIN-13-1_003
منتشر شده در در سال 1401
مشخصات نویسندگان مقاله:

حمید حسنی - استادیار گروه فلسفه و حکمت اسلامی، دانشکده الهیات، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، تبریز، ایران
بابک داداشپور - دانشجوی کارشناسی ارشد گروه فلسفه و حکمت اسلامی، دانشکده الهیات، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، تبریز، ایران
کامران قیوم زاده - استادیار گروه فلسفه و حکمت اسلامی، دانشکده الهیات، دانشگاهی شهید مدنی آذربایجان، تبریز، ایران

خلاصه مقاله:
مهدی گلشنی در تلاش برای تبیین «علم دینی» می گوید که علم نه تنها از نظر جهت-گیری و کاربرد، بلکه از نظر چارچوب متافیزیکی حاکم بر نظریه ها، به دینی و سکولار تقسیم می شود. وی چنین استدلال می کند که چون علم بی طرف در مرحله داوری غیرواقع گرایانه و دشوار است، پس علم باید غیربی طرف (و در طرف دین) باشد. «مایکل استنمارک» معتقد است که علم دینی به معنای «دارای تعلق دینی» (Religiously Partisan) در مرحله تعیین مساله و کاربرد کاملا ممکن و حتی اجتناب ناپذیر است، اما استدلال گلشنی بر غیرواقع گرایانه بودن علم بی طرف (Impartial) در مرحله داوری نظریه را ناکافی می داند. گلشنی در پاسخ به استنمارک، تاکید می کند که سخن وی اختصاص به نظریه های بنیادین مثل منشا عالم و منشا حیات داشته است. وی همچنین می گوید بعضی از این مثال های نقض ناشی از تفسیر متفاوت دانشمندان مسلمان از اعتقادات دینی است. استنمارک با ذکر مثال های نقض دیگری شواهد گلشنی درباره ی غیرواقع گرایانه بودن بی طرفی در نظریه های بنیادین را نیز به چالش می کشد. در این مقاله، با روش تحلیلی توصیفی این مباحثه را بررسی می کنیم. سپس استدلال جدیدی علیه نظریه علم دینی گلشنی اقامه می کنیم تا نشان دهیم پیشفرض های متافیزیکی مورد نظر گلشنی به دلیل «معقولیت شان» دخالت داده می شوند، نه «دینی بودنشان».

کلمات کلیدی:
علم دینی, بی طرفی, چارچوب متافیزیکی, گلشنی, استنمارک

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1592011/