بررسی باورهای معرفت شناختی و گرایش به تفکر انتقادی با تعامل های چندگانه در محیط یادگیری ترکیبی در دوران کرونا

هدف این پژوهش بررسی باورهای معرفت شناختی و گرایش به تفکر انتقادی با تعامل های چندگانه در محیط یادگیری ترکیبی در دوران کرونا است ، روش تحقیق از منظر هدف کاربردی و از نظر رویکرد توصیفی - پیمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر کلیه‎ی معلمان مقطع ابتدایی شهر شوط می‎باشد. با توجه به میزان جامعه آماری و بهرهگیری از روش تصادفی ۲۰۰نفر به عنوان حجم نمونه آماری انتخاب شد. گردآوری اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه های استاندارد تعامل های چندگانه لارداسمی و کنی(۲۰۰۱) ، پرسش نامه تفکر انتقادی کالیفرنیا و پرسشنامه استاندارد باورهای معرفت شناختی شومر(۱۹۹۰) می باشد که پایایی آنها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب ۹۰/۸۰/۰، ۸۰/۰برآورد و روایی آن مورد تایید اساتید متخصص قرار گرفت قابل ذکر است که تجزیه و تحلیل یافته ها با استفاده از نرم افزار spss انجام شد.ماحصل یافته ها نشان داد که بین باورهای معرفت شناختی و گرایش به تفکر انتقادی معلمان با تعامل های چندگانه در محیط یادگیری ترکیبی در دوران کرونا رابطه مستقیمی و همبستگی خطی وجوددارد.

کلیدواژه ها:

باورهای معرفت شناختی ، گرایش به تفکر انتقادی ، تعامل های چندگانه ، یادگیری ترکیبی ، دوران کرونا.