بررسی الگوی تاریخ نویسی شبه قاره ی هند در سده ی میانه

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 327

فایل این مقاله در 17 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICLP08_124

تاریخ نمایه سازی: 8 آذر 1401

چکیده مقاله:

تاریخ نگاری در هند، بسیار دیرتر از سایر ممالیک اسلامی آغاز شد؛ ویژگی اصلی تاریخ نگاری سنتی در هند تاثیرپذیریفراوان آن از باورهای کلامی و دینی است . به همین دلیل تاریخ نگاری اسلامی در هند را معطوف به باورها دانسته اند، نهمعطوف به حقیقت که عدم عنایت به جریانات کلی تاریخی است. نخستین تاریخ های فارسی از قرن هفتم با تشکیل حکومتهایاسلامی در شمال هند و اندکی پس از آن در جنوب هند به نگارش درآمد . یکی از مسائل مورد علاقه ی آنان توجه به تاریخنگاری فارسی بود . در طول این دوره که به تاریخ هند میانه معروف گشته است نوشته های تاریخی عموما مشتمل بر تاریخهای سلسله ای، منطقه ای و زندگی نامه ها بود؛ و ناکامی در شناخت این آثار با توجه به سوابق دینی، اجتماعی و فرهنگیپدیدآورندگان این آثار موجب عدم توفیق در شناخت روش ها، قالب های بیانی و ... نزد صاحبان آثار و به ارائه ی تصویریناقص و مخدوش از آن دوران منجر شد . آنچه را که می توان تاریخ نگاری شبه قاره ی هند نامید اساسا متاثر از تاریخ نگاریایرانی و زبان فارسی بود که قرن ها در این سرزمین زبان فرهنگ و ادب به شمار می رفت. به دلیل بارز بودن نقش زبان فارسیدر نگارش تاریخ نگاری هند و تاثیرپذیر بودن این نوع تاریخ نگاری از دیدگاه های تاریخ نگاری ایرانی به ویژه از نظر سبکنگارش و شیوه های تدوین، موجب گشته به بررسی این ویژگی ها و علل تاثیرگذاری تاریخ نگاری ایرانی به تاریخ نگاریهندی پرداخته شود. وجه غالب در تاریخ نگاری هند اسلامی، سیطره ی زبان فارسی و دیدگاه های تاریخ نگارانه ی ایرانیبر آن است . به نوعی که ساختار، سبک، نوع، شیوه و حتی نگرش تاریخ نویسی ایرانی به وضوح در آثار مورخان هند قابلمشاهده است. این پژوهش در پی آن است که به بررسی تاریخ نگاری هند در سده میانه پرداخته و تاثیراتی که زبان فارسی دراین شبه قاره داشته را مورد ارزیابی قرار دهد

نویسندگان

رحما بردبار

دانشجوی دکتری تاریخ ایران اسلامی –دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز