بررسی و نقد شباهت احوال حسنک وزیر و منصور حلاج بر اساس تاریخ بیهقی

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 709

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

BAYHAGI12_072

تاریخ نمایه سازی: 20 آبان 1401

چکیده مقاله:

حسنک وزیر، آخرین وزیر سلطان محمود غزنوی بود که به دستور مسعود غزنوی و به فتوای خلیفه بغداد، تحت عنوان قرمطی به نقل از تاریخ بیهقی، به دار آویخته شد. حسین بن منصور حلاج، عارف قرن سوم هجری، شبیهترین فرد به روزگار حسنک وزیر است که آویخته دار سیاست شد. در آویخته دار شدن این دو، وجوه اشتراکی است، اگر چه از حلاج در تاریخ بیهقی برجای مانده نامی نیست و این گمان میرود که در قسمتهای مفقودشده، احوال حلاج به قلم بیهقی آمده باشد و نیز پیکرمنصور حلاج را پس از مدتی بر دار بودن، دست و پا بریده و بیسر، بدنش را آتش کشیده، خاکسترش را به دجله سپردند. هم حلاج و هم حسنک به بیدینی متهم شده اند یکی به قرمطی بودن؛ دیگری به کفر و زندقه و از آن جهت بود که مخالفان آنان بتوانند این دو تن را بهراحتی از میان مردم و صحنه روزگار محو کنند. هر دوی این نامداران محبوبیت زیادی در زمانه خود در میان مردمان داشته اند؛ حسنک وزیر به عنوانیک درباری مردمی و حلاج به عنوان عارفی با مریدان بسیار، زنگ خطری برای حکومت عباسیان بوده اند. اصلیترین وجه اشتراک این دو سر به دار داده، صحنه ی به دار آویختن آن دو است. هر دو بر پای چوبه دار ذکری بر لب داشتند و مردمی که از دار زدن آن ناخشنود بودند، بر پای چوبه ی دارشان شورشی برپا کردند و فریاد برداشتند. مظلومیت این نوع به دار آویختن حتی در کلام تاریخ نگار بزرگ، بیهقی نیز نمایان است با وجود آنکه هر دو تن از اتهام بیدینی یا بددینی که به قرمطیان نسبت داده شدند، دفاع کردند.

نویسندگان

سیده زهرا غنمی مشهدی

دانشجوی کارشناسی ارشد علوم قرآنی ادبی، دانشکده علوم و معارف قرآن

احمد خواجه ایم

استادیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه حکیم سبزواری: