نثرهای تاریخی- ادبی، ادبیات و یا ناادبیات؟

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 104

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

BAYHAGI12_070

تاریخ نمایه سازی: 20 آبان 1401

چکیده مقاله:

در بحث ادبی بودن و یا ادبی نبودن متنی مانند تاریخ بیهقی که عنوان »تاریخ« را باخود به همراه دارد، بین تاریخ و ادبیات، خواسته و ناخواسته، تمایز قایل می شویم. چگونه میتوان گفت ناسخ التواریخ و جامع التواریخ، متن ادبی نیست ولی تاریخ بیهقی، متن ادبی است؟ ازاینرو، باید در پی پاسخ به این پرسش باشیم که چگونه است یک متن تاریخی که باهدف تاریخ نگاری دوره غزنوی توسط یک دبیر- تاریخ نگار نگاشته شده است بیش از آن که یک متن تاریخی به شمار آید، متنی ادبی شناخته میشود؟اساسا وجه ادبی یک متن چگونه شناخته میشود؟ بارزترین وجه ادبی بودن یک متن، کاربرد ادبی »زبان« است. درکاربرد ادبی زبان، کلام وبیان، نوعی استقلال می یابد. درباره تاریخ بیهقی می توان گفت که متن ادبی نیست ولی نمیتوان گفت که یک متن تاریخی نیست، چون هر بحثی در این کتاب، برمبنای تاریخی بودن آن دور میزند. نثر برخلاف شعر، کاربردی ابتدائا غیرادبی دارد و همواره ادبی بودن نثر، به نزدیکی آن به شعر وزبان شعر سنجیده میشود.حتی امروز نیز در باره تاریخ بیهقی، ملاکها، گرداگرد »شاعرانگی« آن دور میزند. در باره کاربرد ادبی زبان در متنی تاریخی مانند تاریخ بیهقی که بیش از آن که متنی تاریخی به شمار آید متنی ادبی به شمار می آید سه دلیل بنیادین برای ادبی بودن تاریخ بیهقی وجود دارد: .۱ بیهقی دبیراست و همواره یکی از جنبه های اساسی دبیری، نویسندگی است؛ .۲ بلاغت در تاریخ بیهقی؛ .۳ کاربرد آرایه های شاعرانه.

نویسندگان

مهیار علوی مقدم

دانشیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه حکیم سبزواری