زیباییهای نثر بیهقی در روایت داستانهای تراژیک

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 271

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

BAYHAGI12_020

تاریخ نمایه سازی: 20 آبان 1401

چکیده مقاله:

هدف نگارنده در این مقاله، تاکید بر زیبایی های نثر بیهقی در داستانهای تراژیک تاریخ بیهقی است. نثر بیهقی در پرداختن به این داستانها که بیشتر آنها تراژیک است نثر بینابین- بین نثر مرسل و نثر موزون - است که در شیوه خود منفرد و نظیرش نایاب است. نثر زیبای تاریخ بیهقی هم صلابت و سادگی، استواری و پارسی مداری دوره سامانی و غزنوی را دارد و هم مختصاتی از نثر در حال رونق فنی است که آمیختگی نثر و نظم است. نگارنده مقاله سعی دارد هنرنمایی بیهقی را در به گزین کردن واژه ها و شعرگونه بودن عبارات او را در روایت داستانهای تراژیک نشان دهد: در حکایت افشین و بودلف »و لختی بدان ماند که بیاورم اما هولتر از این رفته است، واجب تر دیدم به آوردن« که کتاب، خاصه تاریخ با چنین چیزها خوش باشد که از سخن سخن می شکافد .در این مقاله هنر برجسته بیهقی مورد بحث است که نثر خویش را حتی در موسیقی بیانی و شنیداری مناسب احوال پرداخته است. وی کلمات و ترکیبات سلیس و آهنگین آفریده است. از مصوتهای بلند واج آراییهای زیبا جهت موسیقایی کردن و شورآفرینی در ساختار عباراتش استفاده کرده است.اما در توصیف رزم ها و یا روایت داستانهای تراژیک لحن بیهقی آرام، سنگین ولی همچنان آهنگین و شاعرانه است. گاهی با قطع و وصل جمله آهنگ خاص ایجاد می کند. روابط کلمات در ذهن بیهقی آنقدر پرطنین و نزدیک است گویی وقتی مینویسد با وزن مینویسد. صحنه تراژیکی که پایان داستان بردار کردن حسنک وزیر می آفریند بسیار زیباست: »شرم ندارید مرد را که می بکشید به دار، چنین میکنید و میگویید! و خواست که شوری بزرگ به پای شود.«

نویسندگان

نسرین ثروتیان

استاد بازنشسته زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهید بهشتی