عناصر نمایشی مشترک درتعزیه امام حسین و شاهنامه با نگاهی به داستان رستم
محل انتشار: سومین همایش ملی هنرهای نمایشی و دیجیتال
سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 109
فایل این مقاله در 11 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
CDDA03_063
تاریخ نمایه سازی: 11 آبان 1401
چکیده مقاله:
اگر از نمایش در شکل پیشرفته آن صرفنظر کنیم، اولین ردپای نمایش به شکل ابتدایی آن را میتوان در مصر یافت که به دویا سه هزار سال پیش از میلاد مسیح بر می گردد. مضمون این نمایش قربانی و احیا کردن یکی از خدایان اساطیر مصر است. بنابه تعبیر "هیوا گوران"، انسان با همسان کردن خود با طبیعت از راه تقلید و مراسم و رقص و قربانی میخواهد بازگشت خدایباروری را موجب شود. بنابراین در مراسمش آنچه را که نماد باروری است به دست نماد زمستان از بین میبرد تا نماد باروری رادوباره زنده نماید. «در واقع نمایش نمادین مرگ و رستاخیز نوعی بازسازی روند طبیعت است . اما آنچه مسلم است شبیه این مضمون را در مراسم عبادی سایر مذاهب نیز میتوان دید. جهان نمایش را همچون بازتابی از جهان زیستمند و تاریخی تلقی می کردند. .این مقاله می کوشد تا با تکیه بر مفهوم «تعزیه» و «شاهنامه»، فرایند گذر از ادبیات حماسی (شاهنامه) به ادبیات تراژیک (تعزیه) را بررسی کرده. در همین راستا به چیستی و چرایی «قهرمان» بعنوان عنصر پیش برنده و شکل دهنده این دو گونه پرداخته خواهد شد و بارزترین نمونه «قهرمان» در این دو گونه، رستم (در ادبیات حماسی شاهنامه) و امام حسین (ع) (در متنشبیه نامه های تعزیه) مورد مقایسه قرار خواهند گرفت.
نویسندگان
علی عسگر علیزاده مقدم
استادیار، گروه هنرهای نمایشی دانشکده هنر دانشگاه زابل