تقابل سنت و مدرنیته در آموزش و پرورش نوین

کشورهایی که در حال عبور از جامعه کهنه و سنتی به پیشرفته و روبه رشد هستند، تفاوت نسل ها وعواقب سو و صدمه های ناشی از آن را بیشتر احساس کرده اند، زیرا در چنین جوامعی تفکراتآمیخته با خرافات و ارزش ها و الگوهای کهنه به سرعت در حال نابودی اند و از طرفی سبک وسیاق مدرنیته به طور کامل در جامعه استقرار نیافته است. این مساله مجهول در نظام تعلیم و تربیتجوامع پیشرفته به دنبال پروراندن توانایی های نسل جدید، بیشتر از هر ارگان و نهاد دیگری بروز وظهور می کند. آنچه در این میان غیر قابل درک و آزاردهنده است در واقع آموزش و تعلیم وتربیتی است که از طریق خانواده های سنتی در مقابل تربیت نوین شکل گرفته که در نتیجه آموزشگنگ و ناکارآمد دانش آموزان را فراهم آورده است. بیان نکردن تعریف دقیق و جامع از سنتباعث به وجود آمدن کشمکش هایی شده است که این جوامع نتوانسته اند آن ها را برطرف کنند ازطرفی والدین و فرهنگ سنتی با تحمیل این تفکرات و تربیت قدیمی و سنتی بدون شوک مانودسدی در برابر دانش آموزان برای فراگیری آموزش های نوین ایستاده اند، این در حالی است کهفرایند آموزش و پرورش نوین این محور تعلیم و تربیت خانواده ها را بر نمی تابد که همین باعثچالش فرایند آموزشی دانش آموزان می شود. با این ملاحظه پژوهش حاضر بر آن است که با روش توصیفی- تحلیلی بر مبنای مطالعات کتابخانه ای در پرتو تقابل سنت و مدرنیته در آموزش و پرورش نوین به تحلیل این مساله بپردازد وبا واکاوی در نظام تعلیم و تربیت جوانب مختلف را مورد نقد و بررسی قرار دهد.

کلیدواژه ها:

سنت ، مدرنیته ، تعلیم ، تربیت ، فرهنگ ، آموزش