شهرسب، مرداس و ضحاک شکستگی شخصیت شهرسب در مرداس و ضحاک

سال انتشار: 1392
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 146

فایل این مقاله در 19 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JPNFA-9-16_008

تاریخ نمایه سازی: 30 مهر 1401

چکیده مقاله:

یکی از عوامل تحول در اسطوره های ایرانی – آن چنان که مهرداد بهار می گوید- در کنار ورود عناصر بیگانه، ادغام و دگرگونی، عامل شکستگی است. در اسطوره ها گاهی واقعه یا شخصیتی به فراموشی سپرده می شود، لیکن آن، در ریخت پاره ها و اجزای پراکنده، در موقعیت و مکانی دیگر پدیدار می گردد. شهرسب، وزیر طهمورث یکی از این شخصیت هاست که دچار شکستگی و به دو شکل مرداس و ضحاک در زمانی دیگر آشکار می شود. اما چه دلایلی می توان یافت که این شکستگی شخصیتی در شاهنامه را نشان دهد؟ پاسخ این پرسش را می توان درخلق و خو و معنای نام شهرسب یافت. ویژگیی که به طور صریح در شاهنامه، درباره شهرسب مطرح شده، برپای داشتن نماز در شب و روزه داشتن در روز است. ویژگی دیگر، در نام شهرسب و معنای آن - یعنی سلطه بر اسب - نهفته است. این دوگانه صنعت – عبادت خداوند و مهارت در اسب سواری- که دریگانه ای چون شهرسب گرد آمده، پس از چندی از هم جدا می شود و هر یک به کسی می رسد و شخصیتی را شکل می دهد؛ نماز کردن و روزه داشتن ویژگی مرداس می شود و بر اسب سوار شدن و توانایی در اسب سواری به ضحاک می رسد. این نکته را نیز بیاد بسپاریم که در مجمل التواریخ و القصص، اگر چه وزیر طهمورث، ارونداسب نام دارد، ولی ضحاک فرزند او معرفی شده و این دلیلی دیگر در پیوند آن هاست. در تاریخ طبری نیز قوم ضحاک بر شریعت صابئان دانسته شده، که البته عقاید صابئان به خلق و خوی شهرسب نزدیک است و پیوند او با ضحاک و بویژه مرداس را آشکار می کند و نیز، همسانی مقر بوذاسف/ شهرسب و ضحاک را که گاهی هند و گاهی بابل است، می توان دید. همچنین شهرسب/ بوذاسف دارای نژاد کلدانی است که پیوند نژادی او با ضحاک و مرداس تازی را نمایان می کند و فراخواندن به بت پرستی از دیگر اشتراکات و تشابهاتی است که درباره این دو در متون مختلف دیده می شود که همه این شواهد به ارتباط این سه شخصیت دلالت دارد؛ در حالی که در شاهنامه و دیگر متون تاریخی – به جز مجمل التواریخ- به پیوند نسبی و نژادی ضحاک، مرداس و وزیر طهمورث اشاره نشده است. پژوهش پیش رو – که دستاورد مطالعه در شاهنامه و برخی متون نگاشته شده مورخان دوره اسلامی است- به دنبال اثبات این پیوند، که در اثر شکستگی شخصیت اسطوره ای شهرسب حاصل شده، شکل گرفته است.

نویسندگان

حمیدرضا اردستانی رستمی

استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی – واحد دزفول، ایران.

مراجع و منابع این مقاله:

لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :
  • ابریشمی، محمدحسن. (۱۳۸۲). «پژوهشی در باب القاب طهمورث» نامه فرهنگستان، ...
  • ابن اثیر، عزالدین. (۱۳۴۹). اخبار ایران، ترجمه محمدابراهیم باستانی پاریزی، ...
  • ابن بلخی. (۱۳۸۵). فارس نامه، تصحیح و تحشیه گای لیسترانج ...
  • ابوالقاسمی، محسن. (۱۳۸۷). مانی به روایت ابن الندیم، تهران: طهوری.. ...
  • ابوالقاسمی، محسن. (۱۳۸۶). تاریخ زبان فارسی، تهران: سمت.. ...
  • اسماعیل پور، ابوالقاسم. (۱۳۸۷). اسطوره بیان نمادین، تهران: سروش.. ...
  • اسماعیل پور، ابوالقاسم. (۱۳۸۷). اسطوره آفرینش در آیین مانی، تهران: ...
  • امیدسالار، محمود. (۱۳۸۱). جستارهای شاهنامه شناسی و مباحث ادبی، تهران: ...
  • بلعمی، ابوعلی محمدبن علی. (۱۳۸۵). تاریخ بلعمی، تصحیح محمدتقی بهار، ...
  • بنداری اصفهانی، فتح بن علی. (۱۳۸۲). شاهنامه فردوسی تحریر عربی، ...
  • بهار، مهرداد. (۱۳۸۴). ادیان آسیایی، تهران: نشر چشمه.. ...
  • بهار، مهرداد. (۱۳۸۴). از اسطوره تا تاریخ، تهران: نشر چشمه.. ...
  • بهار، مهرداد. (۱۳۷۵). پژوهشی در اساطیر ایران، تهران: آگاه.. ...
  • بهار، مهرداد. (۱۳۸۵). جستاری در فرهنگ ایران، تهران: اسطوره.. ...
  • بیرونی، ابوریحان. (۱۳۸۹). آثارالباقیه، ترجمه اکبرداناسرشت، تهران: امیرکبیر.. ...
  • پورداوود، ابراهیم. (۱۳۷۷). یشت ها، تهران: اساطیر.. ...
  • ثعالبی، ابومنصورعبدالملک بن محمد. (۱۳۸۵). شاهنامه ثعالبی، ترجمه محمود هدایت، ...
  • جلالی مقدم، مسعود. (۱۳۸۴). آیین زروانی، تهران: امیرکبیر.. ...
  • حصوری، علی. (۱۳۸۸). سرنوشت یک شمن از ضحاک به اودن، ...
  • خالقی مطلق، جلال. (۱۳۸۶). سخن های دیرینه، به کوشش علی ...
  • خالقی مطلق، جلال. (۱۳۹۰). «ضحاک»، فردوسی و شاهنامه سرایی، تهران: ...
  • خیام، عمربن ابراهیم. (۱۳۸۵)، نوروزنامه، تصحیح و تحشیه مجتبی مینوی، ...
  • دینکرد هفتم، گزارش محمدتقی راشد محصل. (۱۳۸۹). تهران: پژوهشگاه علوم ...
  • زنر، آر.سی. (۱۳۸۷). طلوع و غروب زردشتی گری، ترجمه تیمور ...
  • شهرستانی، محمدبن عبدالکریم. (۲۰۰۳). الملل و النحل، بیروت: دارومکتبه الهلال.. ...
  • صفا، ذبیح الله. (۱۳۸۴). حماسه سرایی در ایران، تهران: امیرکبیر.. ...
  • طبری، محمدبن جریر. (۱۳۸۳). تاریخ طبری، ج۱، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ...
  • فردوسی، ابوالقاسم. (۱۳۸۶). شاهنامه، تصحیح جلال خالقی مطلق، تهران: مرکز ...
  • فردوسی، ابوالقاسم. (۱۳۶۳). شاهنامه، تصحیح ژول مول، تهران: شرکت سهامی ...
  • فرنبغ دادگی. (۱۳۸۰). بندهش، گزارش مهرداد بهار، تهران: توس.. ...
  • کریستن سن، آرتور. (۱۳۸۵). ایران در زمان ساسانیان، ترجمه رشید ...
  • کریستن سن، آرتور. (۱۳۸۳). نمونه های نخستین انسان و نخستین ...
  • کزازی، میرجلال الدین. (۱۳۸۰). مازهای راز، تهران: نشرمرکز.. ...
  • کزازی، میرجلال الدین. (۱۳۷۹). نامه باستان، ج۱، تهران: سمت.. ...
  • کزازی، میرجلال الدین. (۱۳۸۵). رویا.حماسه.اسطوره، تهران: نشرمرکز.. ...
  • گردیزی، ابوسعید عبدالحی بن ضحاک. (۱۳۸۴). زین الاخبار، تهران: انجمن ...
  • مجمل التواریخ و القصص. (۱۳۸۳). تصحیح محمدتقی بهار. تهران: دنیای ...
  • مختاریان، بهار. (۱۳۸۹). درآمدی بر ساختار اسطوره ای شاهنامه، تهران: ...
  • مزداپور، کتایون. (۱۳۷۸). داستان گرشاسب، طهمورث، جمشید، گلشاه و متن ...
  • مزداپور، کتایون. (۱۳۶۹). «شالوده اساطیری شاهنامه» فرهنگ، کتاب هفتم، تهران: ...
  • مستوفی، حمدالله. (۱۳۸۷). تاریخ گزیده، به اهتمام عبدالحسین نوایی، تهران: ...
  • مسعودی، علی بن حسین. (۱۳۷۸). مروج الذهب، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ...
  • مقدسی، طاهربن مطهر. (۱۳۸۶). آفرینش و تاریخ، تصحیح و ترجمه ...
  • مولایی، چنگیز. (۱۳۹۰). «طهمورث»، فردوسی و شاهنامه سرایی، تهران: فرهنگستان ...
  • موله، ماریژان. (۱۳۸۶). ایران باستان، ترجمه ژاله آموزگار، تهران: توس.. ...
  • میرفخرایی، مهشید. (۱۳۸۷). فرشته روشنی، تهران: ققنوس.. ...
  • مینوی خرد، گزارش احمدتفضلی. (۱۳۷۹). تهران: توس.. ...
  • ویدن گرن، گئو. (۱۳۸۷). مانی و تعلیمات او، ترجمه نزهت ...
  • هالروید، استوارت. (۱۳۸۸). ادبیات گنوسی، ترجمه ابوالقاسم اسماعیل پور، ...
  • هینلز، جان. (۱۳۸۶). شناخت اساطیر ایران، ترجمه ژاله آموزگار و ...
  • یوستی، فردیناند. (۱۳۸۸). بندهشن هندی، تصحیح و ترجمه رقیه بهزادی، ...
  • Bartholomae, C. (۱۹۶۱). Altiranisches Wörterbuch, Berlin.. ...
  • Nyberg, H. S. (۱۹۷۴). A Manual of Pahlavi, Wiesbaden.. ...
  • Mackenzie, D. N. (۱۹۷۱). A Concise Pahlavi Dictionary, Oxford ...
  • نمایش کامل مراجع