نقش قراردادهای اجباری در کنترل بحران های سیاسی و اقتصادی توسط دولت ها

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 97

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JOU-5-12_199

تاریخ نمایه سازی: 23 مهر 1401

چکیده مقاله:

اصولا قراردادی مجزا به نام "قرارداد اجباری" وجود ندارد. متقابلا همه قراردادها در نهایت تابع سطحی معین از اجبارند. ترکیب "قرارداد" و "اجبار" بیش ازآن که یک اصطلاح حقوقی باشد، یک ستیز معنایی آشکار است. با این حال از یک ظرفیت حقوقی برخوردار است به طوری که می توان بی استفاده از این نام، جایگاهی مهم در قانون برای آن متصور شد. معمولا این گونه از ترکیب های وصفی در دل خود داستان هایی بلند از تجربیات تلخ در تاریخ را حکایت می کنند؛ فرازهایی که تعدی و اجبار را در پوششی از الفاظ نرم مانند "قرارداد" تطهیر می کنند. آیا اجبارهایی که تبدیل به یک قرارداد شده اند، به اندازه کافی قانونی اند تا بتوان به واسطه آنها اعمال زور را تسهیل کرده و برخوردار از حمایت های مدنی نمود؟ با توجه به فقدان منابع کافی در زمینه قراردادهای اجباری در حقوق ایران، لاجرم این بحث دارای فرازهایی جدید و تامل انگیز است که خود می تواند باب تازه ای را در مباحث حقوقی ایران بگشاید. این مقاله بر آن است که ضمن پاسخ دادن به این سوال، به موضوع " اجبار" در روابط حقوقی، زمانی که در قالب یک قرارداد گنجانده می شود بپردازد. با فرض اینکه " قرارداد" نشانه مدنیت و حاکمیت قانون بر اساس " قبول" یا " رد" آزادانه ی یک پیشنهاد است، وصف "اجبار" چه تاثیری بر معنای قرارداد می گذارد؟

کلیدواژه ها:

نویسندگان

حنانه اله مرادی

دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی

حسین شفیعی فینی

دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی تهران