CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

انتقال آب بین حوضه ای و پیامدهای زیست محیطی آن

عنوان مقاله: انتقال آب بین حوضه ای و پیامدهای زیست محیطی آن
شناسه ملی مقاله: NCIBWT01_019
منتشر شده در همایش ملی انتقال آب بین حوضه‌ای (چالش‌ها و فرصت‌ها) در سال 1391
مشخصات نویسندگان مقاله:

هومان خاکپور - کارشناس منابع طبیعی، اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری چهارمحال و بختی

خلاصه مقاله:
طرح های انتقال آب عملاً اسباب خشک شدن رودخانه های حیات بخش و تاریخ ساز کشور، نابودی حیات تالاب ها، به خطر افتادن محیط زیست و تنوع زیستی جانوری و گیاهی، بروز نارضایتی های اجتماعی و ناپایداری سرزمین خصوصاً در حوض های مبدأ شده اند.پیشینه تاریخی طرح ها انتقال آب بین حوضه ای در جهان نیز حکایت از پیامدهای دراز مدت ناگوار مانند رشد سریع و نامتوازن جمعیت در حوضه های مقصد، خشکی و یا کاهش شدید دبی رودخانه ها و چشمه ها و سفره های زیرزمینی، نابودی باتلاق ها و تالاب ها و بروز فجایع زیست محیطی غیر قابل جبران در نواحی مبدأ و صرف هزینه های زیاد، بروز مشکلات اجتماعی و جابجایی ساکنین آبگیرها و مسیرهای انتقال داشته است. آنچه که در سال های اخیر در فلات مرکزی و یا برخی زیست بوم های کشور رخداده و سبب خشکی و کاهش دبی رودخانه ها و چشمه ها، افت سطح آب سفره های زیرزمینی، و یا مرگ تالاب ها شده است. تنها خشکسالی سال های اخیر نبوده بلکه سهم مردمان آن سرزمین ها در بروز این رخدادهای تلخ به مراتب بیشتر بوده است. در دهه های اخیر بدون توجه به داشته های محیطی و اکولوژیکی مناطق و به بهانه اشتغال زایی و تنها با لابی ها، بزرگ ترین و پرمصرف ترین صنایع کشور در چنین مناطقی مستقر شدند، و همین طور به جای افزایش راندمان آبیاری در بخش کشاورزی و کاهش ضایعات این بخش، فقط به افزایش سطوح زارعی و باغی برای دستیابی به تولید بیشتر اصرار شد و امروز چنین سرنوشتی برای آن زیست بوم ها و مردمان شان رقم خورد. سرزمین ایران در کمربند خشک کره زمین واقع شده و میانگین بارش سالانه 250 میلی متری اش کمتر از یک سوم میانگین جهانی است. در حال حاضر میانگین سرانه آب در دسترس مردم جهان 6660، ایرانیان کمتر از 1750 متر مکعب نفر در سال و متوسط حجم کل آب سالانه قابل استحصال کشور حدود 130 میلیارد مکعب است. میانگین سرانه آب ایرانیان در طول سه دهه گذشته حدود 50درصد کاهش داشته واز 3500 به کمتر از 1750 مترمکعب نفر در سال رسیده و اگر در افق 1400 جمعیت به 100 میلیون نفر برسد، سرانه آب هر ایرانی به 1300 مترمکعب در سال خواهد رسید. سرانه ی 2000 مترمکعب نفر سال مرز ورود به مرحله تنش آبی و 1500 مترمکعب نفر در سال به عنوان خط فقر آب تعیین شده است. هرچند منطقه چهارمحال و بختیاری حدود 10 درصد از منابع آبی ایرانیان را در خود جای داده است اما؛ 90درصد از این آب قابل استحصال (حدود 10800 میلیون مترمکعب) به صورت روان آب و یا چشمه های بزرگ از طریق سرشاخه های زاینده رود، در و کارون بزرگ از استان خارج و بیش از 80 درصد از مصارف آب مردمان آن دیار، وابسته به منابع آب های زیرزمینی شده است، به طوری که سالانه در 15 دشت کشاورزی اش، حدود 600 میلیون مترمکعب آب بوسیله 3600 چاه و 480 رشته قنات از ذخایر زیرزمینی اش بیرون کشیده می شود. بنابراین سرانه آب در دسترس مردم چهارمحال و بختیاری از محل بارش هایش بسیار ناچیز است! بربنیاد معیارها و اصول توسعه پایدار و مبتنی بر ظرفیت های محیطی؛ تنها در شرایطی که هدف از اجرای طرح های انتقال آب بین حوضه ای، تأمین آب شرب، بیم مهاجرت انسانی و با ممانعت از وقوع یک رخداد زیان بار محیط زیستی در حوض های کم آب باشد؛ با رعایت حق آبه های طبیعی و اکولوژیکی فعلی و آینده محیط زیست حوضه مبدأ و تأکید بر عدالت اجتماعی، فقط همان میزان آب مازاد بر نیازهای اکولوژیکی حوضه مبدأ قابل انتقال است.

کلمات کلیدی:
انتقال آب، محیط زیست، توسعه، حوضه

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/153339/