تحلیل محتوای سطح خوانایی کتاب های علوم پنجم و ششم ابتدایی بر اساس سطح خوانایی «فلش»

یکی از شیوه های علمی و دقیق در بررسی، انتخاب و قضاوت در مورد محتوای کتاب ها و منابع درسی و غیر درسی، استفاده از روشهای تحلیل محتوا است. در واقع روش تحلیل محتوا در پی روشن کردن محتوای واقعی یک پیام کلامی و غیر کلامی و آثار آن است. هدف از پژوهش حاضر تحلیل محتوای کتاب علوم پنجم و ششم و بررسی مناسب بودن محتوای آنها با پایه پنجم و ششم ابتدایی از نظر متناسب بودن با سطح دانش، دانش آموزان و همچنین قدرت تحلیل دانش آموزان است. در این پژوهش ما کتاب های علوم پنجم و ششم ابتدایی چاپ)۱۴۰۰-۱۴۰۱( را مورد بررسی قرار دادیم و با استفاده از ابزار های کتابخانه ای و به روش توصیفی از نوع علی-مقایسه ای به جمع آوری اطلاعات و انجام پژوهش پرداختیم.بر اساس اطلاعات و نتایج بدست آمده از پژوهش محتوای درسی این کتاب ها، از لحاظ درجه دشواری و سادگی، متناسب با معیار های فلش، از کتاب علوم پنجم ابتدایی عدد «۹۰/۳۲» و از کتاب علوم ششم ابتدایی عدد «۲۳/ ۸۱» بدست آمد که در بازه « ۰-۳۰» جدول فلش قرار می گیرند که به نوعی نشان دهنده این است که سطح خوانایی این کتاب ها بر اساس سال آخر دانشگاه پیشنهاد می شود و از سطح توانایی دانش آموزان بالاتر است و مناسب برای آنها نیست. به صورت کلی توصیه می شود به مولفین و عوامل اجرایی و دست اندکاران که در تدوین و تالیف این کتاب ها متناسب با سطح خوانایی دانش آموزان بازنگری اساسی انجام شود.

کلیدواژه ها:

محتوا ، تحلیل محتوا ، کتاب علوم پنجم و ششم ابتدایی ، تعیین سطح خوانایی