چگونه توانستم عدم اعتماد به نفس دانش آموز مبینا مایی زاد را بهبود ببخشم.

یکی از دلایل عمده بسیاری از اختلالات رفتاری وشخصیتی در کودکان و نوجوانان، ضعف در اعتماد به نفس و احساس خود ارزشمندی (عزت نفس) است، بنابر این امروزه در اصلاح و درمان بسیاری از این اختلالات، پرورش تقویت احساس اعتماد به نفس و مهارتهای فردی و اجتماعی آنان، نقش بسزایی ایفا می کند. شروع مدرسه زمان خوبی برای تقویت اعتماد به نفس است، زمانی که قصد داریم به فرزندمان بیاموزیم چه اهدافی را در زندگی داشته باشد و برای رسیدن به آن ها چگونه تلاش کند، باید احساساتی را که باعث تقویت تفکرات منفی در آن ها می شود کاهش دهیم.به این منظور باید باورها و توقعات سختی که از خود دارد و باعث ضعیف شدن اعتماد به نفس می شود و به آن شدت می بخشد را تغییر دهیم .یکی ازدلایل عدم یادگیری در کودکان ضعف در اعتماد به نفس است و این رابطه مستقیمی با چگونگی نگرش فرد نسبت به خود دارد درمان آن بدون توجه به اصول و روشهای تقویت اعتمادبه نفس انجام نمی پذیرد. اینجانب فرشته محمدی آموزگار پایه سوم در اوایل سال تحصیلی وقتی مشاهده کردم که دانش آموزم در فعالیت های داوطلبانه شرکت نمی کند و در فعالیت های کلاسی و ارسال فیلم و عکس از فعالیت هایش و همچنین از شرکت در فعالیت های گروهی خودداری می کند , سعی نمودم تا به کمک مادر او اعتمادبه نفس او را تقویت نمایم لذا توانمندی ها و استعداد های او را مدنظر گرفتم (نه ضعف ها وناتواناییی ها را) و از آنها برای رسیدن به اهدافم استفاده کردم.بنا براین در جهت رفع این مشکل فعالیت هایی درحد توان از او خواستم تا با تلاش خود به موفقیت برسد و او را تشویق به شرکت در فعالیت های مجازی ,قبول مسولیت ها و داشتن دوستان بیشتری نمودم تا از این طریق انگیزه یبیشتری برای سخن گفتن و ابراز وجود داشته باشد.هدف من افزایش اعتماد به نفس دانش آموز مبینا مایی زاد بود که با استفاده از روش مشاهد و مصاحبه و مطالعه کتب مرتبط به نتایج خوبی دست پیدا کردم. در طی این پژوهش از روش توصیفی موردی با تشویق دانش آموزم و ایجادانگیزه در او و همچنین با شناخت استعداد های او توانستم به او کمک کنم تا در جمع دوستان و همکلاسی ها و نیز اطرافیان با اعتماد به خود حضور یابد و آنچه که هست را باور کند.

کلیدواژه ها:

اعتماد به نفس ، توانمندی ، ابراز وجود ، استعداد ، دانش آموز