نگاهی تطبیقی به ساختار روایی حکایت «شیر و نخجیران» در کلیله و دمنه و مثنوی مولو ی

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 108

فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MATNPAGOOHI11_065

تاریخ نمایه سازی: 23 شهریور 1401

چکیده مقاله:

ساختار روایی متون خصوصا در داستان هایی که از همدیگر گرفته شده اند کمک زیادیبه شناخت ابعاد مختلف روایت و تغییر ماهیت معنایی آن میکند. در داستان های اقتباسیمعمولا داستان برگرفته شده از نظر چگونگی روایت و شیوه پردازش آن تا حد زیادی بهاصل اولیه نزدیک است، مگر آن که کارکرد و نوع متن دوم با متن نخست متفاوت باشدکه این امر را در اقتباسهای متون کلاسیک از همدیگر به خوبی میتوان مشاهده کرد.مثنوی ا ز جمله متون داستانی است که چندین حکایت را از کلیله و دمنه برگرفته استو در خلال این برگیری گاهی با تغییرات ساختاری قابل توجهی روبه رو هستیم که اساسداستان را متفاوت می کند. در پژوهش حاضر با نگاه به دو حکایت «شیر و خرگوش» در کلیله و دمنه و حکایت «شیر و نخجیران» در مثنوی با تکیه بر الگوی روایی تودوروف مشخص شد که ساختار روایی حکایت مثنوی به سبب تغییر ماهیت ژرف ساخت روایت باساختار روایی حکایت در کلیله و دمنه متفاوت است. راوی در مثنوی در پی بیان دیدگاهایدئولوژیک خود است ؛ از این رو هدف نهایی متن را تغییر داده است تا با کمک آن بتوانددیدگاه عرفانی خود را بیان کند. اما در کلیله و دمنه به سبب آن که هدف راوی تبرئهخود و یافتن راهی برای رسیدن به خواسته خود است، در ظاهر با آموزهای اخلاقی اما درواقع با حیله گری برای رهایی از وضعیت نامتعادل روبه رو هستیم.

نویسندگان

نرگس صالحی

دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی