آیینه در متون عرفانی پیش از قرن هفتم

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 175

فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MATNPAGOOHI11_008

تاریخ نمایه سازی: 23 شهریور 1401

چکیده مقاله:

در متون عرفانی، به دلیل درونی و شهودی بودن تجربه ها و بیان ناپذیری آنها، گرایشزیادی به استفااده از تمثیل و نمادپردازی برای انتقال بهتر مفاهیم وجود دارد. در اینمیان عرفا، برای تبیین بهتر رابطه حق تعالی با خلقت و به خصوص انسان، از تمثیل هایگوناگونی مانند تمثیل نور، تمثیل دریا و تمثیل آینه استفاده کرده اند. همچنین نظریهوحدت وجود توسط ابن عربی، در فص اول از فصوص الحکم، بر پایه همین تمثیل بیانشده است. پس از ابن عربی نیزکثرت استفاده از موتیف آیینه، در ادبیات عرفانی و درآثار بزرگانی چون مولانا ، عراقی، حافظ، باباافضال کاشانی، عبدالرحمن جامی و بیدل تاحدی است که باید به عنوان عنصری مهم، در شناخت جهانبینی عرفانی آنها، موردتوجه قرار گیرد. این مقاله به بررسی نمودهای این تمثیل در نثر عرفانی فارسی، پیش ازاثرگذاری اندیشه ابن عربی بر آن پرداخته است. هرچند گرایش به استفاده از این نماددر آثار پس از قرن ششم به طور چشمگیری افزایش یافته است؛ اما در بررسی آثاراحمد غزالی، عین القضات همدانی و روزبهان بقلی مشاهده می شود که بیان مفاهیمعرفانی همراه این تمثیل، پیش از ابن عربی نیز در ادبیات فارسی مسبوق به سابقه بودهاست. به نظر می رسد که نخستین بار احمد غزالی، در سوانح العشاق از این تمثیلاستفاد کرده است .پس از غزالی نیز عین القضات و روزبهان بقلی برداشت هایی تازه را بهنظر او افزوده ؛ و آرایی درباره تجلی جمال حق تعالی و آینگی دل عارف ارائه داده اند.

نویسندگان

فاطمه سراج

دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه الزهرا