مقایسه اثربخشی درمان عقلانی، عاطفی، رفتاری الیس و واقعیت درمانی گلاسر بر کاهش علائم افسردگی، اضطراب و استرس بیماران همودیالیزی و گروه کنترل

نارسایی مزمن کلیه، به آسیب بافت کلیه که بیش از ۳ ماه طول کشیده باشد اطلاق می شود. با پیشرفت بیماری، کلیه به کمترین سطح عملکرد خود می رسد و بیماران به درمانهای جایگزین کلیه نیازمند می باشد که این مرحله را بیماری کلیه آخر میگویند. در جهان به علت کمبود دهنده کلیه، دیالیز به عنوان درمان شایع در حال انجام است. دیالیز با هدف خارج نمودن محصولات نهایی و زائد ناشی از سوخت و ساز، ایجاد غلظت مناسب از الکترولیتها، تصحیح اسیدوز، خارج کردن مایع اضافی و پیشگیریو کاهش مشکلات و عوارض استفاده می شود. این در حالی است که همودیالیز در شرایط کنونی تنها قادر است ده درصد ازعملکرد پالایش کلیه طبیعی را انجام دهد و با وجود پیشرفت های زیادی که در زمینه همو دیالیز ایجاد شده است، همچنان افرادی که تحت درمان قرار می گیرند دچار عوارض و مشکلات حین و پس از دیالیز می شوند. این عوارض شامل: عوارضقلبس عروقی، اختلالات عملکردی پلاکتها و خونریزی، ضعف، خستگی، درد، مشکلات پوستی، اختلالات استخوانی، عفونت ها، اختلالات جنسی و مشکلات تغذیه ای و روانی می باشند. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی بوده و از لحاظ روش، نیمه آزمایشی میباشد که در آن از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه بیماران دیالیز بیمارستان امام رضا (ع) شهر کرمانشاه در سال ۱۳۹۹-۱۴۰۰ تشکیل میدادند که از بین آنها ۳۰ نفر به صورت دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی درگروه آزمایش ۱۵)نفر) و در گروه کنترل ۱۵)نفر) جایگزین خواهند شدند. باتوجه به یافته های حاصل از پژوهش مشخص گردید اثربخشی درمان عقلانی-عاطفی- رفتاری الیس و واقعیت درمانی گلاسربر کاهش علائم افسردگی، اضطراب و استرس بیماران همودیالیزی و گروه کنترل اثر معناداری دارد.

کلیدواژه ها:

اثربخشی درمان عقلانی-عاطفی رفتاری الیس ، واقعیت درمانی گلاسر ، افسردگی ، اضطراب و استرس بیماران همودیالیزی.