بررسی رابطه کارکردهای اجرایی با راهبردهای یادگیری خود تنظیم دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر سراوان در سال تحصیلی ۹۹-۹۸

هدف ازپژوهش حاضر بررسی رابطه کارکردهای اجرایی با راهبردهای یادگیری خود تنظیم دانش آموزان دختر متوسطه دوره اول شهر سراوان بود. پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از منظر ماهیت و روش جمع آوری دادهها، توصیفی همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوره اول به تعداد ۲۷۹۸ می باشد. برای تعیین حجم نمونه ازروش نمونه گیری تصادفی ساده استفده شده و براساس جدول کرجسی و مورگان ۲۶۰ نفربعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گرد آوری داده ها شامل پرسشنامه کار کردهای اجرایی بریف (۲۰۰۰) و پرسشنامه راهبردهای یادگیری خود تنظیمی (MSLQ) پینتریج ودی گروت (۱۹۹۰) بوده است. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ها توسط اساتید و متخصصان تایید و پایایی آن ها براساس آلفای کرونباخ به ترتیب ۰/۷۹ و ۰/۸۴ محاسبه گردید. در این پژوهش برای تحلیل داده ها از آمار استنباطی وتوصیفی استفاده شده است که در آمار توصیفی جداول توزیع فراوانی و درصد، نمودار مشخص شده است. درسطح آماراستباطی برای نرمال بودن داده ها از چولگی و کشیدگی و برای بررسی روابط بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون وپیش بینی متغیر ها از رگرسیون استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد بین کارکردهای اجرایی با راهبردهای شناختی و خودنظم دهی رابطه معناداری وجود دارد (۰/۰۱>p). همچنین مشخص گردید که براساس کارکردهای اجرایی، راهبردهای یادگیری خودتنظیم در دانش آموزان قابل پیش بینی می باشد (۰/۰۱>p).

کلیدواژه ها:

کارکردهای اجرایی ، راهبردهای یادگیری ، خود تنظیمی ، فرایندهای شناختی و فراشناختی