نقش ،اختیارات و وظایف پلیس دربرخوردباجرایم منافی عفت درجلوه قوانین جدیدایران

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 167

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

HUDE03_083

تاریخ نمایه سازی: 29 مرداد 1401

چکیده مقاله:

با ارتکاب جرم قاعدتا مجرم باید در معرض تعقیب، محاکمه و مجازات قرار گیرد. این قاعده استثنائاتی دارد از جمله این که در جرایم قابل گذشت اعمالمجازات بستگی به نظر شاکی خصوصی دارد. از جمله استثنائات مهم دیگر بحث بزه پوشی در قلمرو جرایم منافی عفت است. توجها" بر این امر که در اغلبپرونده های کیفری اقدامات پلیس به عنوان ضابط دادگستری اساس و زیر بنای تشکیل پرونده کیفری است واز طرفی نیروی انتظامی به عنوان یکی ازارکان بدنه قضایی نقش بر جسته ای در شکل گیری دادرسی عادلانه است بنابراین ضروری است که از یک طرف در انتخاب افراد به عنوان پلیس، افرادیبا دانش وبا تجربه استفاده شده واز طرف دیگر وظایف واختیارات پلیس به عنوان ضابطان دادگستری دقیقا" از سوی مراجع قانونگذاری تبیین وروشنگردد بالاخص در جرایم منافی عفت که بنای اسلام بر ستر وپوشاندن آن است باید با حساسیت وظرافت خاصی مد نظر قرار گیرد بر اساس مقررات آییندادرسی کیفری وماده ۲۸ از آن وظایف کلی پلیس که به عنوان ضابط و تحت تعلیمات مقام قضایی وزیر نظر وی عمل می کند عموما" عبارتند از ۱ -کشف جرم ۲- حفظ آثار ودلایل جرم ۳- بازجویی مقدماتی ۴- جلوگیری از فرار ومخفی شدن متهم ۵- تشکیل پرونده قضایی ۶- ابلاغ اوراق قضایی ۷ -ونهایتا" اجرای تصمیممات قضایی. که در این راستا وظیفه نیروی انتظامی و در جرایم مشهود یادر مواردی که دارای شاکی خصوصی است ویا ارتکابجرایم منافی عفت به عنف ویا سازمان یافته واقع می شوند صرفا" محدود به حفظ آثار ودلایل جرم وجلوگیری از فرار ومخفی شدن متهم می باشد که اینمحدودیت با شدت وحساسیت بیشتری در جرایم غیر مشهود نقش به خود گرفته به نحوی که نیروی انتظامی حق هیچ دخالتی در این جرایم را که به صورتغیر مشهود ودر خفا ارتکاب می یابند نداشته وچنین اختیاری صرفا" به محاکم کیفری ودر چهار چوب مقررات قانونی واگذارشده است .براساس ماده ۴۴از قانون آیین دارسی کیفری ضابطان دادگستری به محض اطلاع از وقوع جرم مراتب را برای کسب تکلیف به مقام قضایی اعلام می کنند وخود هیچاختیاری در این راستا ندارند که این ممنوعیت مداخله در جرایم منافی عفت به دلیل سیاست بزه پوشی اسلام ودر راستای آن قابل توجیه است .ومساله ایکه در اینجا حایز اهمیت است ممنوعیت ضابطان از تحقیق وتعقیب در جرایم منافی عفت به معنای خاص آن و به تعبیر دیگر جرایم جنسی به معنای خاصآن است ودر جرایم منافی عفت از نوع تعزیری به عنوان مثال دایر کردن مرکز فساد وفحشا همچنان که دادسرا می تواند مبادرت به تحقیق وتعقیب نماید بهتبع آن می توان از ضابطین دادگستری نیز به عنوان بازوی دستگاه قضایی استفاده کرد این مقاله با تحلیل انتقادی به بررسی این اصول و استثناءهای آنها میپردازد.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

محمد مسعودی نیا

عضوهیات علمی گروه حقوق،دانشگاه پیام نور،ایران

یعقوب علیزاده

عضوهیات علمی گروه فقه وحقوق اسلامی دانشگاه پیام نور،ایران

پژمان الهامی طالشمیکائیل

گروه حقوق وعلوم سیاسی،استاددانشگاه،ایران